قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۸۷، ۱۱:۳۸ ق.ظ

بیاد آقا مهدی باکری

تقدیم به خونهای پاک شهدای جنگ تحمیلی , آنان که رزم بی امان و بذل خون پاکشان , بهای گرانسنگ سربلندی , افتخار , عزت و امنیت امروزین این سرزمین پاک و خدایی است .

اشاره :

اگر امروز کشور عزیز ایران را بعنوان یک کشور مستقل و دور از سلطه قدرتهای بزرگ جهان شاهدیم , اگر امروز گردن خود را از یوغ استکبار جهانی دور نگه داشته ایم , اگر امروز اقصی نقاط کشور را از امنیت نسبتا خوبی برخوردار کرده ایم , اگر امروز دانشجویان عزیز ما براحتی در کلاسهای درس به تحصیل علم میپردازند , اگر امروز نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با آرامش خاطر روی صندلیهای نرم و قرمز مجلس تکیه داده اند , اگر امروز جوانان عزیز این وطن دم از آزادی زده و خود را آینده سازان این کشور معرفی میکنند و اگر امروز مدیران کل و روسای ادارات و کارخانجات با آرامش خیال برمسند قدرت و مقام نشسته و خود را از گردانندگان موثر این مملکت میدانند و اگر و اگر و... همه و همه از آن حماسه سازان و حادثه آفرینان دوران دفاع مقدس و شاهدان و شهیدان گمنامیست که با رشادت و ریختن خونهای پاکشان امنیت و آسایش لازم را برای دیگر هموطنانشان به ارمغان و یادگار گذاشتند.

19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که رژیم بعثی عراق با استفاده از موقعیت بدست آمده و به بهانه های واهی خود دست به یک حمله گسترده و ناجوانمردانه علیه خاک مقدس جمهوری اسلامی زد و بار دیگر خاطرات تلخ حمله بیگانگان در چند قرن گذشته را به سرزمین عزیز ایران زنده کرد.

در سی و یکم شهریور ماه 1359 رژیم بعثی عراق تهاجم زمینی و هوایی خود را با حمایت استکبار جهانی به مناطق مرزی ایران اعم از مسکونی , نظامی , اقتصادی و غیره آغاز کرد , همزمان با این تهاجمات , فرودگاهها و بسیاری از تاسیسات نظامی و بندری و اماکن مسکونی نیز در شهرهای دور از مناطق مرزی مورد حمله واقع گردیدند , بطوریکه بعد از تجاوز و تصرف چند شهر مرزی توسط متجاوزان , هزاران خانواده بی دفاع و مظلوم آواره شده و تعداد کثیری از آنها به دست دشمن متجاوز اسیر گردیدند.

با عنایت به تمدن امروز بشری , نوع وحشیگری و تجاوز سربازان بعثی عراق در بعضی از مناطق نه تنها کمتر از تجاوز مغولها به ایران نبود بلکه در مواردی تجاوز به نوامیس هموطنان بی دفاع و زنده به گور کردن دختران و زنان و غارت اموال مردم بی گناه و بی دفاع , روی مغولها را نیز سفید میکرد و هرچند ذکر این مطالب باعث جریحه دار شدن قلب و احساسات بعضی از هموطنانمان میگردد ولی شاید برای روشن شدن اذهان جوانان امروزی ضروری و مهم بوده باشد.

تجاوز آشکار و جنایت رژیم بعثی عراق , انسانهای غیرتمندی را از ایران زمین برای مبارزه و مقابله میطلبید که برای عبرت سایرین , پاسخ قاطعی به متجاوزین بدهند , یا بقول شهید والامقام دکتر مصطفی چمران وقت آن رسیده بود که مردان عمل از مردان بی عمل و مرد از نامرد شناخته شود.

(دکتر چمران : همانا در میدان جنگ مرد از نامرد شناخته میشود...).

وجدانهای بیدار , آرام و قرار را از خون رگهای یاران امام میربود چرا که باز ندای عاشورا در فضای ایران طنین افکن شده و فریاد جهاد بگوش همگان میرسید و امام بیدار , عزت و شرف را در گرو جنگ میدانست . آنگاه که تارکین جهاد با فکر و خیال باطل خود بر گلیم چند روزی دنیا چسبیده بودند عده ای از جوانان و مردان غیرتمند این کشور به همه آرزوهای دنیوی پشت کرده و فقط و فقط به فرمان پیر مراد خویش لبیک گفتند و با پشت کردن به مادیات فانی , برای دفاع از اسلام و مال و ناموس هموطنانشان یکی پس از دیگری فرصت را غنیمت شمرده و راهی جبهه های نبرد شدند.

زبانها قاصر و قلمها عاجز از آنند که دفاع مقدس و حماسه سازان آنرا توصیف کنند لیکن بر هر ایرانی با شرفی فرض است که همواره یاد و خاطره رزمندگان دوران دفاع مقدس بویژه شهدا عزیز جنگ را زنده نگه دارد , رزمندگان و شهدایی که بدون ادعا و هیچ گونه امکانات اولیه در مقابل دشمن صف کشیده و از هموطنان و تمامیت کشورشان دفاع نمودند و میتوان گفت آنهائیکه در سایه جهاد اصغر به جهاد اکبر هم رسیدند.

نام اروند رود , بازی دراز , دشت عباس , تنگه چزابه و صدها نقاط مهم جبهه برای رزمندگان دوران دفاع مقدس نام ناآشنائی نیست , چرا که این نامها یادآور رشادتها و از جان گذشتگیهای سردارانی مثل چمران , صیاد شیرازی , باکری , زین الدین , همت و خرازی و هزاران سردار گمنام و بی نام و نشان راه اسلام و وطن هستند.

اگر برای دوران دفاع در برابر رژیم عراق واژه مقدس را بکار میبریم باید بدانیم تقدس جبهه و دوران دفاع در چیزی خلاصه نمیشود جز در روح بزرگ و انگیزه پاک و مقدس چنین سردارانی که برای دفاع از اسلام و این مرز و بوم از جان و مال و تمام زندگی خود گذشتند , همانهای که امروز نسل جوان فقط با نام آنها آشنا بوده و هیچ اطلاعات مهمی از چگونگی و نحوه زندگی و مبارزات آنان بدست نیاورده اند.

براستی وقتیکه سردار شهید باکری , این سرباز علی وار اسلام در مقام یک شهردار و یک چهره تحصیل کرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یک پیرزن بی سرپرست با تاسی از امیرمومنان علی (ع ) بدون اینکه خود را بعنوان شهردار معرفی کند شخصا اقدام به خارج نمودن آب و پاکسازی منزل میکند برای مسئولان و مدیران امروزی چه درسی میاموزد !

وقتیکه سردار شهید حاج حسین خرازی چندین بار در جبهه های نبرد به مقام جانبازی نائل شده و حتی یک دست و بازوی خود را نیز در راه خدا از دست میدهد و باز با بدن پر از ترکش و پاره پاره از جبهه عقب نمی نشیند و سرانجام هم شربت گوارای شهادت را مینوشد , چه پیامی به ما بازماندگان از قافله میدهد !

شهید همت ساعتی قبل از شهادت خود با پیروی از سرور آزادگان جهان حسین بن علی (ع ) , به فرماندهان و نیروهای تحت امرش توصیه میکند که : هر کاری میکنید برای خدا , حتی نفس کشیدنتان برای خدالله آنگاه است که چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم .

این درجه اخلاص و اوج عشق و علاقه بخداوند چه پندی به ما غافلان از یاد خدا میدهد !

سردار شهید حاج مهدی زین الدین در زمان حساس جنگ و وجود آنهمه نیروهای دشمن در منطقه , برای شناسایی و ارزیابی استعداد رزمی دشمن وارد عمق خاک عراق میشود و حتی تا رسیدن به حرم مولای خود , حضرت سیدالشهدا(ع ) پیش رفته و پس از شناسایی و زیارت حرم مطهر حضرت اباعبدالحسین (ع ) به جبهه خود باز میگردد , با این وصف آیا چنین جسارت و از جان گذشتگی در نوع خود بی نظیر نیست !

خلاصه از هرچه بگذریم پیام آنهائیکه مردانه و عاشقانه در راه اسلام و وطن خود فدا شدند از بهترین الگوهای خدمت صادقانه به اسلام و مردم عزیز ایران است که باید سرلوحه تمام مسئولان امروزی قرار بگیرد.

ارتشیان قهرمان , سپاهیان فداکار و نیروهای سرافراز ژاندارمری و بسیجیان جان برکف همگی در دوران دفاع مقدس لشکریان اسلام را تشکیل میدادند , لیکن بر کسی پوشیده نیست که نیروهای مخلص بسیجی بدون هرگونه چشمداشت و انتظاری , گل سرسبد رزمندگان اسلام بوده و از هیچ فداکاری برای اسلام و مردم عزیز ایران دریغ ننمودند.

بهترین نشانه آنها اطاعت محض از اوامر رهبر عزیزشان , اخلاص , تواضع و لباس خاکی و چفیه ای بود که بر گردن داشتند , همان چفیه هایی که حکایتهای بزرگی از جبهه ها برای مردم شهیدپرور ایران دارند.

اکنون در زمانی زنده ایم که عده زیادی از آن عزیزان به دیار حق پرواز کرده اند , چه میشود کرد باید بپذیریم بالاخره روزگار درحال چرخش است و روزها میایند و میروند , فرداها امروز میشوند , امروزها دیروز و دیروزها به خاطره ها میپیوندند , اما در طول تاریخ همیشه قلمهایی بوده و هستند که قدری انصاف داشته تا حقایق روزگار و گذشته را بازگو کنند , به یقین زمانی خواهند گفت روزی جنگی بود , جنگی نبود , آدمهایی بودند چفیه بردوش که تا صدای تانکها را شنیدند از شهر و خانمان و تمام زندگی خود بریدند و رفتند تا جلوی تجاوز دشمن را سد کنند و با این وجود چقدر مردم ما به این چفیه بردوشان بسیجی مدیونند !



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

بیاد آقا مهدی باکری

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۸۷، ۱۱:۳۸ ق.ظ
تقدیم به خونهای پاک شهدای جنگ تحمیلی , آنان که رزم بی امان و بذل خون پاکشان , بهای گرانسنگ سربلندی , افتخار , عزت و امنیت امروزین این سرزمین پاک و خدایی است .

اشاره :

اگر امروز کشور عزیز ایران را بعنوان یک کشور مستقل و دور از سلطه قدرتهای بزرگ جهان شاهدیم , اگر امروز گردن خود را از یوغ استکبار جهانی دور نگه داشته ایم , اگر امروز اقصی نقاط کشور را از امنیت نسبتا خوبی برخوردار کرده ایم , اگر امروز دانشجویان عزیز ما براحتی در کلاسهای درس به تحصیل علم میپردازند , اگر امروز نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با آرامش خاطر روی صندلیهای نرم و قرمز مجلس تکیه داده اند , اگر امروز جوانان عزیز این وطن دم از آزادی زده و خود را آینده سازان این کشور معرفی میکنند و اگر امروز مدیران کل و روسای ادارات و کارخانجات با آرامش خیال برمسند قدرت و مقام نشسته و خود را از گردانندگان موثر این مملکت میدانند و اگر و اگر و... همه و همه از آن حماسه سازان و حادثه آفرینان دوران دفاع مقدس و شاهدان و شهیدان گمنامیست که با رشادت و ریختن خونهای پاکشان امنیت و آسایش لازم را برای دیگر هموطنانشان به ارمغان و یادگار گذاشتند.

19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که رژیم بعثی عراق با استفاده از موقعیت بدست آمده و به بهانه های واهی خود دست به یک حمله گسترده و ناجوانمردانه علیه خاک مقدس جمهوری اسلامی زد و بار دیگر خاطرات تلخ حمله بیگانگان در چند قرن گذشته را به سرزمین عزیز ایران زنده کرد.

در سی و یکم شهریور ماه 1359 رژیم بعثی عراق تهاجم زمینی و هوایی خود را با حمایت استکبار جهانی به مناطق مرزی ایران اعم از مسکونی , نظامی , اقتصادی و غیره آغاز کرد , همزمان با این تهاجمات , فرودگاهها و بسیاری از تاسیسات نظامی و بندری و اماکن مسکونی نیز در شهرهای دور از مناطق مرزی مورد حمله واقع گردیدند , بطوریکه بعد از تجاوز و تصرف چند شهر مرزی توسط متجاوزان , هزاران خانواده بی دفاع و مظلوم آواره شده و تعداد کثیری از آنها به دست دشمن متجاوز اسیر گردیدند.

با عنایت به تمدن امروز بشری , نوع وحشیگری و تجاوز سربازان بعثی عراق در بعضی از مناطق نه تنها کمتر از تجاوز مغولها به ایران نبود بلکه در مواردی تجاوز به نوامیس هموطنان بی دفاع و زنده به گور کردن دختران و زنان و غارت اموال مردم بی گناه و بی دفاع , روی مغولها را نیز سفید میکرد و هرچند ذکر این مطالب باعث جریحه دار شدن قلب و احساسات بعضی از هموطنانمان میگردد ولی شاید برای روشن شدن اذهان جوانان امروزی ضروری و مهم بوده باشد.

تجاوز آشکار و جنایت رژیم بعثی عراق , انسانهای غیرتمندی را از ایران زمین برای مبارزه و مقابله میطلبید که برای عبرت سایرین , پاسخ قاطعی به متجاوزین بدهند , یا بقول شهید والامقام دکتر مصطفی چمران وقت آن رسیده بود که مردان عمل از مردان بی عمل و مرد از نامرد شناخته شود.

(دکتر چمران : همانا در میدان جنگ مرد از نامرد شناخته میشود...).

وجدانهای بیدار , آرام و قرار را از خون رگهای یاران امام میربود چرا که باز ندای عاشورا در فضای ایران طنین افکن شده و فریاد جهاد بگوش همگان میرسید و امام بیدار , عزت و شرف را در گرو جنگ میدانست . آنگاه که تارکین جهاد با فکر و خیال باطل خود بر گلیم چند روزی دنیا چسبیده بودند عده ای از جوانان و مردان غیرتمند این کشور به همه آرزوهای دنیوی پشت کرده و فقط و فقط به فرمان پیر مراد خویش لبیک گفتند و با پشت کردن به مادیات فانی , برای دفاع از اسلام و مال و ناموس هموطنانشان یکی پس از دیگری فرصت را غنیمت شمرده و راهی جبهه های نبرد شدند.

زبانها قاصر و قلمها عاجز از آنند که دفاع مقدس و حماسه سازان آنرا توصیف کنند لیکن بر هر ایرانی با شرفی فرض است که همواره یاد و خاطره رزمندگان دوران دفاع مقدس بویژه شهدا عزیز جنگ را زنده نگه دارد , رزمندگان و شهدایی که بدون ادعا و هیچ گونه امکانات اولیه در مقابل دشمن صف کشیده و از هموطنان و تمامیت کشورشان دفاع نمودند و میتوان گفت آنهائیکه در سایه جهاد اصغر به جهاد اکبر هم رسیدند.

نام اروند رود , بازی دراز , دشت عباس , تنگه چزابه و صدها نقاط مهم جبهه برای رزمندگان دوران دفاع مقدس نام ناآشنائی نیست , چرا که این نامها یادآور رشادتها و از جان گذشتگیهای سردارانی مثل چمران , صیاد شیرازی , باکری , زین الدین , همت و خرازی و هزاران سردار گمنام و بی نام و نشان راه اسلام و وطن هستند.

اگر برای دوران دفاع در برابر رژیم عراق واژه مقدس را بکار میبریم باید بدانیم تقدس جبهه و دوران دفاع در چیزی خلاصه نمیشود جز در روح بزرگ و انگیزه پاک و مقدس چنین سردارانی که برای دفاع از اسلام و این مرز و بوم از جان و مال و تمام زندگی خود گذشتند , همانهای که امروز نسل جوان فقط با نام آنها آشنا بوده و هیچ اطلاعات مهمی از چگونگی و نحوه زندگی و مبارزات آنان بدست نیاورده اند.

براستی وقتیکه سردار شهید باکری , این سرباز علی وار اسلام در مقام یک شهردار و یک چهره تحصیل کرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یک پیرزن بی سرپرست با تاسی از امیرمومنان علی (ع ) بدون اینکه خود را بعنوان شهردار معرفی کند شخصا اقدام به خارج نمودن آب و پاکسازی منزل میکند برای مسئولان و مدیران امروزی چه درسی میاموزد !

وقتیکه سردار شهید حاج حسین خرازی چندین بار در جبهه های نبرد به مقام جانبازی نائل شده و حتی یک دست و بازوی خود را نیز در راه خدا از دست میدهد و باز با بدن پر از ترکش و پاره پاره از جبهه عقب نمی نشیند و سرانجام هم شربت گوارای شهادت را مینوشد , چه پیامی به ما بازماندگان از قافله میدهد !

شهید همت ساعتی قبل از شهادت خود با پیروی از سرور آزادگان جهان حسین بن علی (ع ) , به فرماندهان و نیروهای تحت امرش توصیه میکند که : هر کاری میکنید برای خدا , حتی نفس کشیدنتان برای خدالله آنگاه است که چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم .

این درجه اخلاص و اوج عشق و علاقه بخداوند چه پندی به ما غافلان از یاد خدا میدهد !

سردار شهید حاج مهدی زین الدین در زمان حساس جنگ و وجود آنهمه نیروهای دشمن در منطقه , برای شناسایی و ارزیابی استعداد رزمی دشمن وارد عمق خاک عراق میشود و حتی تا رسیدن به حرم مولای خود , حضرت سیدالشهدا(ع ) پیش رفته و پس از شناسایی و زیارت حرم مطهر حضرت اباعبدالحسین (ع ) به جبهه خود باز میگردد , با این وصف آیا چنین جسارت و از جان گذشتگی در نوع خود بی نظیر نیست !

خلاصه از هرچه بگذریم پیام آنهائیکه مردانه و عاشقانه در راه اسلام و وطن خود فدا شدند از بهترین الگوهای خدمت صادقانه به اسلام و مردم عزیز ایران است که باید سرلوحه تمام مسئولان امروزی قرار بگیرد.

ارتشیان قهرمان , سپاهیان فداکار و نیروهای سرافراز ژاندارمری و بسیجیان جان برکف همگی در دوران دفاع مقدس لشکریان اسلام را تشکیل میدادند , لیکن بر کسی پوشیده نیست که نیروهای مخلص بسیجی بدون هرگونه چشمداشت و انتظاری , گل سرسبد رزمندگان اسلام بوده و از هیچ فداکاری برای اسلام و مردم عزیز ایران دریغ ننمودند.

بهترین نشانه آنها اطاعت محض از اوامر رهبر عزیزشان , اخلاص , تواضع و لباس خاکی و چفیه ای بود که بر گردن داشتند , همان چفیه هایی که حکایتهای بزرگی از جبهه ها برای مردم شهیدپرور ایران دارند.

اکنون در زمانی زنده ایم که عده زیادی از آن عزیزان به دیار حق پرواز کرده اند , چه میشود کرد باید بپذیریم بالاخره روزگار درحال چرخش است و روزها میایند و میروند , فرداها امروز میشوند , امروزها دیروز و دیروزها به خاطره ها میپیوندند , اما در طول تاریخ همیشه قلمهایی بوده و هستند که قدری انصاف داشته تا حقایق روزگار و گذشته را بازگو کنند , به یقین زمانی خواهند گفت روزی جنگی بود , جنگی نبود , آدمهایی بودند چفیه بردوش که تا صدای تانکها را شنیدند از شهر و خانمان و تمام زندگی خود بریدند و رفتند تا جلوی تجاوز دشمن را سد کنند و با این وجود چقدر مردم ما به این چفیه بردوشان بسیجی مدیونند !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۰۹/۰۵
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی