قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۸۷، ۰۹:۴۴ ق.ظ

یاد ایام....(1)

 

 دفاع مقدس

 

- اگر موافق باشید به عملیات کرکوک بپرداریم، این عملیات در همان زمان که فرمانده سپاه منطقه 5 بودید انجام شد؟

*محصولی: خیر. فرماندهی وقت سپاه پس از مشاهده موفقیت ما در سپاه منطقه پنج از من خواست که معاونت تحقیق و بازرسی کل سپاه را بر عهده بگیرم. در آن زمان مجلس ساختار جدید سپاه را تصویب کرده بود و قسمتی را جهت نظارت پیش بینی کرد با اصرار مسئولیت دفتر تحقیق و بازرسی سپاه را که نظارت بر عملکرد کل سپاه بود پذیرفتیم. در اینجا هم مانند سپاه منطقه پنج کار سختی در پیش داشتم ، زیرا این دفتر تازه کار خود را شروع کرده بود و برای استقرار و پیش رفتن کارهای آن موانع بسیار سختی را پشت سر گذراندیم .

البته من علیرغم به اینکه کارهای ستادی انجام می دادم اما بیشتر علاقمند بودم تا در کارهای عملیاتی و جبهه شرکت کنم به همین دلیل به فرمانده کل سپاه هر چقدر اصرار کردم به جای کار ستادی ، کار عملیاتی کنم اما به خاطر نیاز به کار ستادی موافقت نکردند.البته زمانی که درسپاه منطقه پنج حضور داشتم در عملیات هایی مانند فتح‌المبین، بیت المقدس و رمضان شرکت کردم.

دفاع مقدس

- زمانی که به فرماندهی سپاه منطقه پنج رسیدید آیا با وجود مسئولیتتان باز هم در عملیات ها شرکت می کردید؟

*محصولی:بله. زمانی که فرمانده سپاه منطقه پنج بودم در عملیات ها هم شرکت می کردم و بیشتر در قرارگاه‌هائی که لشکرها را اداره می‌کردند حضور داشتیم.در فتح‌المبین در قرارگاه نصر که شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری فرمانده این قرارگاه بود حضور داشتیم، در آن قرارگاه شهید بروجردی، شهید زین‌الدین ، حجة‌الاسلام علوی فرمانده منطقه چهارم خراسان و بنده حضور داشتیم.

به یاد دارم که من وشهید بروجردی برای رصد اوضاع منطقه به بالای تپه ای که دیدگاه خوبی داشت رفتیم. زیرا در تپه های علی گره زرد، قرارگاه فجر دچار مشکل شده بود و احتیاج به کمک داشت که همین قرار گاه نصر از پشت به این تپه ها نزدیک شد و توانست آن را فتح کند. درهمین عملیات براثر اصابت گلوله توپ از ناحیه پا زخمی و به بیمارستان منتقل شدم که از خاطرات خوب وفراموش نشدنی من است که در همین عملیات فتح المبین در منطقه عملیاتی بودم که دخترم متولد شد، در عملیات کرکوک هم که بودم همین اتفاق تکرار شد و این مرتبه پسرم به دنیا آمد.

دفاع مقدس
دفاع مقدس

به غیر ازفتح‌المبین، در بیت‌المقدس و رمضان و... حضور داشتم . در زمان مسئولیتم در دفتر بازرسی هم در برخی مواقع عملیات و حمله به منطقه می رفتم مثلا آقای رضایی فرمانده سپاه می‌گفت بروید و ببینید وضع فلان محور چگونه است، البته لشکرها گزارش می‌دادند ولی به خاطر اینکه خود فرمانده بیشتر در جریان ماوقع باشد می‌رفتیم در صحنه درگیری و اوضاع را از نزدیک رصد می کردیم وگزارش می دادیم.

تا اینکه در سال 64 سپاه به این نتیجه رسید که ستادی برای عملیات های نامنظم سامان‌دهی کند تا بتواند در کنار عملیات های منظم براساس آن پتانسیل بالایی که از نیروهای خود سراغ داشت در عملیات نامنظم هم استفاده کند. البته قبلا هم عملیات نامنظم انجام می شد اما خیلی محدود و به صورت گروهی ولی این که تیپ یا گردان عملیات نامنظم داشته باشد، این گونه نبود و اولین تیپ جنگ های نامنظم تحت عنوان تیپ 55 ویژه پاسداران تشکیل شد.

-چگونه تیپ ویژه پاسداران شکل گرفت و ماموریت اصلی آن چه بود؟

*محصولی: زمان شروع کار تیپ پاسدارن تنها با یک موتورسیکلت و یک واحد آپارتمان در کرمانشاه در اختیار من بود که بعد از موافقت باتشکیل این تیپ به قرارگاه رمضان که فرماندهی آن را سردار ذوالقدر برعهده داشت رفتیم.

یکی از اهداف تشکیل تیپ پاسدارن انجام عملیات کرکوک بود برای همین هم نیروهایی را در پادگان غدیر اصفهان و شهرهای دیگر آموزش دادیم. در آن زمان هر تیپ مخصوص به استان خاصی بود اما این تیپ به هیچ استان خاصی وابسته نبود به همین دلیل برای انتخاب افراد باید دقت لازم اعمال می شد.برای همین افرادی که قبلا با من در مکان های مختلف کار کرده بودند را به همکاری دعوت کردم. فضای این تیپ هم فضای نسبتا فرهنگی عالی داشت به این دلیل که اکثر افراد تشکیل دهنده آن دانشگاهیان و طلبه‌ها بودند لذا برای قشری از رزمنده‌ها جاذبه خاصی داشت که به این تیپ بیایند. به طور مثال طلبه‌های مدرسه شهید مطهری، دانشگاه امام صادق در آنجا خیلی بودند و این برمی‌گشت به اینکه اغلب آن دوستانی که حضور داشتند از دانشگاه آمده بودند.



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

یاد ایام....(1)

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۸۷، ۰۹:۴۴ ق.ظ
 

 دفاع مقدس

 

- اگر موافق باشید به عملیات کرکوک بپرداریم، این عملیات در همان زمان که فرمانده سپاه منطقه 5 بودید انجام شد؟

*محصولی: خیر. فرماندهی وقت سپاه پس از مشاهده موفقیت ما در سپاه منطقه پنج از من خواست که معاونت تحقیق و بازرسی کل سپاه را بر عهده بگیرم. در آن زمان مجلس ساختار جدید سپاه را تصویب کرده بود و قسمتی را جهت نظارت پیش بینی کرد با اصرار مسئولیت دفتر تحقیق و بازرسی سپاه را که نظارت بر عملکرد کل سپاه بود پذیرفتیم. در اینجا هم مانند سپاه منطقه پنج کار سختی در پیش داشتم ، زیرا این دفتر تازه کار خود را شروع کرده بود و برای استقرار و پیش رفتن کارهای آن موانع بسیار سختی را پشت سر گذراندیم .

البته من علیرغم به اینکه کارهای ستادی انجام می دادم اما بیشتر علاقمند بودم تا در کارهای عملیاتی و جبهه شرکت کنم به همین دلیل به فرمانده کل سپاه هر چقدر اصرار کردم به جای کار ستادی ، کار عملیاتی کنم اما به خاطر نیاز به کار ستادی موافقت نکردند.البته زمانی که درسپاه منطقه پنج حضور داشتم در عملیات هایی مانند فتح‌المبین، بیت المقدس و رمضان شرکت کردم.

دفاع مقدس

- زمانی که به فرماندهی سپاه منطقه پنج رسیدید آیا با وجود مسئولیتتان باز هم در عملیات ها شرکت می کردید؟

*محصولی:بله. زمانی که فرمانده سپاه منطقه پنج بودم در عملیات ها هم شرکت می کردم و بیشتر در قرارگاه‌هائی که لشکرها را اداره می‌کردند حضور داشتیم.در فتح‌المبین در قرارگاه نصر که شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری فرمانده این قرارگاه بود حضور داشتیم، در آن قرارگاه شهید بروجردی، شهید زین‌الدین ، حجة‌الاسلام علوی فرمانده منطقه چهارم خراسان و بنده حضور داشتیم.

به یاد دارم که من وشهید بروجردی برای رصد اوضاع منطقه به بالای تپه ای که دیدگاه خوبی داشت رفتیم. زیرا در تپه های علی گره زرد، قرارگاه فجر دچار مشکل شده بود و احتیاج به کمک داشت که همین قرار گاه نصر از پشت به این تپه ها نزدیک شد و توانست آن را فتح کند. درهمین عملیات براثر اصابت گلوله توپ از ناحیه پا زخمی و به بیمارستان منتقل شدم که از خاطرات خوب وفراموش نشدنی من است که در همین عملیات فتح المبین در منطقه عملیاتی بودم که دخترم متولد شد، در عملیات کرکوک هم که بودم همین اتفاق تکرار شد و این مرتبه پسرم به دنیا آمد.

دفاع مقدس
دفاع مقدس

به غیر ازفتح‌المبین، در بیت‌المقدس و رمضان و... حضور داشتم . در زمان مسئولیتم در دفتر بازرسی هم در برخی مواقع عملیات و حمله به منطقه می رفتم مثلا آقای رضایی فرمانده سپاه می‌گفت بروید و ببینید وضع فلان محور چگونه است، البته لشکرها گزارش می‌دادند ولی به خاطر اینکه خود فرمانده بیشتر در جریان ماوقع باشد می‌رفتیم در صحنه درگیری و اوضاع را از نزدیک رصد می کردیم وگزارش می دادیم.

تا اینکه در سال 64 سپاه به این نتیجه رسید که ستادی برای عملیات های نامنظم سامان‌دهی کند تا بتواند در کنار عملیات های منظم براساس آن پتانسیل بالایی که از نیروهای خود سراغ داشت در عملیات نامنظم هم استفاده کند. البته قبلا هم عملیات نامنظم انجام می شد اما خیلی محدود و به صورت گروهی ولی این که تیپ یا گردان عملیات نامنظم داشته باشد، این گونه نبود و اولین تیپ جنگ های نامنظم تحت عنوان تیپ 55 ویژه پاسداران تشکیل شد.

-چگونه تیپ ویژه پاسداران شکل گرفت و ماموریت اصلی آن چه بود؟

*محصولی: زمان شروع کار تیپ پاسدارن تنها با یک موتورسیکلت و یک واحد آپارتمان در کرمانشاه در اختیار من بود که بعد از موافقت باتشکیل این تیپ به قرارگاه رمضان که فرماندهی آن را سردار ذوالقدر برعهده داشت رفتیم.

یکی از اهداف تشکیل تیپ پاسدارن انجام عملیات کرکوک بود برای همین هم نیروهایی را در پادگان غدیر اصفهان و شهرهای دیگر آموزش دادیم. در آن زمان هر تیپ مخصوص به استان خاصی بود اما این تیپ به هیچ استان خاصی وابسته نبود به همین دلیل برای انتخاب افراد باید دقت لازم اعمال می شد.برای همین افرادی که قبلا با من در مکان های مختلف کار کرده بودند را به همکاری دعوت کردم. فضای این تیپ هم فضای نسبتا فرهنگی عالی داشت به این دلیل که اکثر افراد تشکیل دهنده آن دانشگاهیان و طلبه‌ها بودند لذا برای قشری از رزمنده‌ها جاذبه خاصی داشت که به این تیپ بیایند. به طور مثال طلبه‌های مدرسه شهید مطهری، دانشگاه امام صادق در آنجا خیلی بودند و این برمی‌گشت به اینکه اغلب آن دوستانی که حضور داشتند از دانشگاه آمده بودند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۲/۱۶
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی