یادی از سردار بی نشان

مادرش می گوید : «احمد کلاً بچه ساکتی بود. مثل پسربچه های همسن و سال خودش نبود؛ شر و شوری نداشت. از همان کوچکی خیلی گوشه گیر بود و همیشه یک گوشه ای تنها برای خودش می نشست.»

                                                       

میان جنگ هایی که در عالم رخ می دهد برخی مدافع اند و برخی مهاجم. درجنگ عراق علیه ایران، رزمندگان ما مدافع بودند و کسانی که در این دفاع جان خود را نثار کردند اسطوره هایی هستند که نام و یادشان همیشه می ماند. در میان این اساطیر نام جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمد رسول الله (ص) نام و آوازه دیگری دارد. او تنها یک مدافع مسلمان نبود که به خاطر دفاع از کیان و سرزمینش لباس رزم و مقاومت به تن کند بلکه اسطوره ای از اخلاق بود که به همراهان و همرزمانش آموخت جانش چندان بهایی در برابر معبودش ندارد و رسیدن به این درجه از بی نیازی همانگونه که امام خمینی «ره» فرمودند همه را به رشک وامی دارد. درباره زندگی این جاویدالاثر موارد زیادی ذکر شده و خاطرات زیادی آمده است خاطراتی که می تواند به نوعی معرف خاستگاه اندیشه و ایمان این رزمنده اسلام نیز باشد. یکی از همرزمانش نقل می کند که : «هنگامی که بر مزار شهید جهان آرا حاضر می شد، آن چنان از خود بی خود می شد که تا ساعت ها بی وقفه اشک می ریخت و با روح بلند او نجوا می کرد.» چنین رفتاری بازگو کننده چیست. دلی که آینه است و چون دریا وسعت دارد، تنها می تواند اینگونه باشد.

اما این وسعت دریایی دل به این جا ختم نمی شود بلکه ریشه در دوران نوجوانی این جاوید الاثر دارد . «در بهار سال ???? (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی)جاویدالاثر متوسلیان به بهانه مأموریت شغلی در خارج از مرکز راهی شهرستان خرم آباد شد و برای عادی سازی تحرکات خود در سطح استان لرستان و سهولت فعالیت نیمه مخفی خود به عنوان کارگر برق آغاز به کار کرد. وی در آنجا مشغول پخش اعلامیه بود که به همراه دو نفر از دوستانش دستگیر می شود.

متوسلیان به محض دستگیری بدلیل این که آن دو دوستش متأهل بودند، تمام مسئولیت چاپ و تکثیر اعلامیه ها را برعهده گرفت در نتیجه محکوم به زندان شد. . در زندان فلک الافلاک خرم آباد او در زیر سخت ترین شکنجه ها مقاومت کرد و دم بر نیاورد. وی با روی کارآمدن دولت ازهاری و ترفند جدید رژیم، مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی، در هفتم آذر ????از زندان آزاد شد وبه محض آزادی از زندان نیز به خدمت زیر پرچم احضار شد.» این کار از یک نوجوان پیام آور جانفشانی در راه آرمان و اعتقاد است. اعتقادی که دارد نهال انقلاب را آبیاری می کند. پس از دو ماه از پیروزی انقلاب و پس از تشکیل سپاه پاسداران حاج احمد وارد سپاه شد و دوره سوم آموزش نظامی سپاه را در سعدآباد تهران گذراند. در بهار سال ???? و آغاز درگیری های گنبد وی به آنجارفت. در بازگشت از درگیری گنبد و تشکیل گردان های رزمی سپاه، فرماندهی گردان دوم سپاه به حاج احمد واگذار شد.

پس از واقعه گنبد، بوکان و مهاباد شهرهایی بودند که ضدانقلاب در آنجا سکنا گزیده و اشغال کرده بودند. جاویدالاثر حاج احمد به همراه ?? تن از همرزمانش به آن منطقه شتافت و با توان رزم آوری و دقت عمل گروهی توانست شر آنها را از این منطقه پاک کند. شهید بروجردی این بار فرمان داد تا نیروهای دلیرش شهید محمد توسلی و حاج احمد به سنندج بروند و آنجا را نیز آزاد کنند. پس از مدتی این اتفاق نیز رخ داد و این دو همرزم به همراه دیگر رزمندگان اسلام بخشی از جبهه غرب را آزاد کردند.

حاج احمد متوسلیان در زمستان سال ???? از طرف شهید بروجردی مأموریت یافت که ضمن پاکسازی جاده پاوه ـ کرمانشاه، حلقه محاصره ضدانقلاب در شهر پاوه را در هم بشکند.» حاج احمد در این نبرد نیز سربلند بیرون آمد و پس از فتح پاوه به حکم سردار بروجردی به سمت فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد. «دراردیبهشت ???? متوسلیان بار دیگر کوله بار سفر بست و راهی مریوان شد و به دستور بروجردی مسئولیت آزادسازی این شهر را برعهده گرفت . شهری که مرکز عمده فعالیت های ضد انقلابیون کومله بود. وی در این عملیات نیز سربلند خارج شد و توانست این شهر را نیز از تصرف دشمنان انقلاب آزاد کند.

حالا دیگر شیر جبهه های غرب حاضر نیست بپذیرد کسی به خاک وطنش دست درازی کند. او و دیگر همرزمانش حاج عباس کریمی، سید محمدرضا دستواره، رضا چراغی، حسین قوجه ای، حسین زمانی، محسن نورانی و علیرضا ناهیدی به دستور پیشوای شان ایستاده بودند تا دشمن و ضد انقلاب نتواند حتی یک قدم به تجاوز ادامه دهد و خاک سرزمین اسلامی را ناپاک کند.

در بخشی از زندگینامه حاج احمد آمده : «پائیز سال ???? احمد به همراه تنی چند از سلحشوران جنگ و از جمله شهید همت به سفر روحانی حج مشرف شدند که در بازگشت از این سفر تحفه ای تبرک یافته به نام نامی حضرت خاتم الانبیا را به ارمغان آورد و در تقارن ?? رجب المرجب عید مبعث تیپ ?? محمد رسول الله (ص) را بنا نهادند. این تیپ با یارانی از مریوان و پاوه و همدان شکل گرفت و حاج احمد به فرماندهی این تیپ منصوب شد و در صبحدم سرد یکی از آخرین روزهای دیماه ???? حاج احمد پس از وداعی گرم و پرشور با باقیمانده نیروهای سپاه مریوان راهی دیار جنوب شد و پادگان دو کوهه با ساختمان های نیمه سازش، پذیرای سیل نیروهای بسیجی بود که برای تشکیل گردان های تیپ محمد رسول الله (ص) سرازیر شده بود.»

یکی از عملیات هایی که هم از نظر استراتژیک برای ایران مهم بود و هم پیروزی در آن بسیار از نظر روانی تأثیر گذار بود عملیات بیت المقدس بود. این عملیات هم برای رزمندگان یاد آور رزم آوری ها و سلحشوری هاست و هم برای مردم نمادی از شجاعت و شهامت رزمندگان اسلام. حاج احمد در این عملیات نیز مانند سایر عملیات ها آنگونه بود که انگار خودی و خویشتنی در میان نیست. او سلحشورانه ایستاد و با همرزمانش ایستادگی کرد.

«یکی از فرماندهان عملیاتی جنگ در مورد نقش حساس ایشان در عملیات بیت المقدس می گوید: اگر فرماندهی قاطع و عمل بموقع در بعد از ظهر روز اول عملیات بیت المقدس روی جاده اهواز - خرمشهر حاج احمد نبود عملیات به مشکلات زیادی برخورد می کرد. او در همان جا اسلحه کلاشینکف خود را به دست گرفت و تا مرز شهادت ایستادگی کرد و رزمندگان نیز با تأسی به او مقاومت بسیاری از خود نشان دادند که در نهایت جاده اهواز - خرمشهر حفظ شد.

او به رغم جراحت وخیمی که از ناحیه پا داشت حاضر به ترک میدان نبرد نشد و با صلابت و اقتدار تمام از دژهای مستحکم و میادین متعدد مین، نیروهایش را عبور داد و در نهایت ساعت ?? صبح روز سوم خردادماه سال ???? رزم آوران تیپ ?? حضرت رسول(ص) با جلوداری سردار حاج احمد متوسلیان در کنار سایر یگانهای سپاه به خاک مطهر خرمشهر قدم نهادند.

ایشان در عصر همان روز طی سخنان کوتاهی خطاب به دریادلان بسیجی در برابر مسجد جامع خرمشهر چنین گفت: همه عزیزان ما که تا امروز در خوزستان غوطه ور شده و به شهادت رسیده اند برای حفظ اسلام عزیز بوده هرچند داغ فراقشان جگر ما را سوزاند، اما خدا را شکر که بالاخره توانستیم امروز با آزادی خرمشهر قلب اماممان را شاد کنیم. در پی آزادسازی خرمشهر، حاج احمد در معیت سایر سرداران فتح خرمشهر به محضر فرمانده کل قوا حضرت امام خمینی(ره) مشرف شدند. در آن دیدار حضرت امام خمینی(ره) این سرداران دلاور، بویژه حاج احمد را به گرمی مورد تفقد خاص خویش قرار دادند.»با این سلحشوری ها یاد حاج احمد متوسلیان همیشه در ذهن ما زنده است و امیدواریم روزی دوباره چشم یعقوب ما به دیدار حاج احمد روشنی یابد. الهی آمین.