قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۸۸ ثبت شده است

حادثه‌ی دزلی از زبان

 حضرت امام خامنه ای(روحی فداه)

 من فراموش نمیکنم در سال 59 در این شهر مریوان، با جمع مردم صمیمىِ اینجا مواجه شدم و به یک واحد آموزش و پرورش - فکر میکنم یک دبستان بود - رفتیم و با نوجوانان آنجا حرف زدیم. آن نوجوانان امروز یقیناً مردان میانسالى هستند. از اینجا با بعضى از افراد خودِ مریوان به مناطق دزلى و درکى - اگر درست یادم مانده باشد - رفتیم؛ مناطق بسیار حساس، بسیار مهم؛ از لحاظ طبیعت، بسیار زیبا؛ از لحاظ مردم، بسیار خونگرم؛ اما متأسفانه بر اثر جفاى دشمنان ملت ایران و دشمنان انقلاب اسلامى، همین مردم خوب، همین منطقه‏ى خوب، همین کوه‏هاى سر به فلک کشیده و سرسبز، همین دشتهاى خرم تبدیل شده بود به جهنم درگیرى‏ها و دشمن توانسته بود از برخى مزدوران خود سوء استفاده کند و آنها را وسیله‏اى قرار دهد براى کوبیدن مردم و به طور بالواسطه و غیر مستقیم، کوبیدن نظام اسلامى و تحقیر ملت ایران.

رهبر انقلاب

من فراموش نمیکنم در دزلى مردم با چهره‏ى باز از ما استقبال کردند. از دزلى با برادرها خارج شدیم برویم به سمت ارتفاعات مشرف بر سرزمینهاى عراق - ارتفاعات «تته» - که مزدوران بدخواهِ حقیرى در بین آن مردم نفوذ کرده بودند و حضور هیئت ما را به دشمن اطلاع دادند و دشمن هواپیماهایش را فرستاد. ما در بین راه که به طرف ارتفاعات میرفتیم، دیدیم هواپیماى دشمن عبور کرد؛ فهمیدیم حادثه‏اى براى دزلى پیش خواهند آورد. برگشتیم دیدیم متأسفانه مردم غیر نظامى، مردم کوچه و بازار را بمباران کردند؛ عده‏اى را زخمى کردند، عده‏اى را به قتل رساندند. و ما جنازه‏ى شهدا و بعضى از مجروحین را برداشتیم، آمدیم مریوان.

این خاطرات عبرت‏آموز است. آن روز همین نظامهاى جهانىِ مدعى حقوق بشر از همین صدام حسین دفاع میکردند؛ از همین حرکات وحشیانه دفاع میکردند.نسل جوان امروز در کشور ما می داند و بداند، آزمایشگاه دروغ و فریب، آزمایشگاه خطاهاى بزرگ و جبران‏ناپذیرِ دستگاه‏هاى مدعى حقوق بشر، همین کشور عزیز ما و همین مرزهاى غربى این کشور از جمله منطقه‏ى کردستان بوده است.

 

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای (روحی فداه)

در دیدار مردم مریوان 26/2/1388

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۸۸ ، ۰۸:۰۴
سعید

 

شهید سید مجتبی علمدار

« فرازهایی از وصیت نامه‌ی مداح اهل بیت،

جانبازِ شهید حاج سید مجتبی علمدار »

.. به همه شما وصیت می کنم، همه شمایی که این صفحه را می خوانید، قرآن را بیشتر بخوانید، بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید، بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید، سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد، نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان.

شیعه ها! مسلمونا! حزب اللهی ها! بسیجی ها! و.. نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولایت فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بستند تا ولایت فقیه را از ما بگیرند شما همت کنید، متعهد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت فقیه باقی بماند.

.. زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و به سوی آرامگاه می برید تا می توانید مهدی (عج) و فاطمه (س) را صدا بزنید . تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده، به اشک چشم دوستانم متبرک شده است روی صورتم بگذارید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۸۸ ، ۱۲:۲۷
سعید

غربت حزب الله در مهبط عقل

در جهانی که عقل یکسره طعمه شیطان گشته است و عشق را جز در کشاله رفتن بدن‌های کرخت نمی‌جویند، از هر طریق که راه بسپاری، کار را به قطعنامه 598 می کشانند .

... رو دربایستی را کنار گذاشته‌ام؛ زدن این حرفها شجاعتی می‌خواهد که با عقل و عقل ‌اندیشی ... و حتی ژورنالیزم جور در نمی‌آیدف چرا که حزب‌الله، حتی در میان دوستان خویش غریبند، چه برسد به دشمنان؛ اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است.

روزگاری بود که «آته ایسم» (الحاد)، شده بود ملاک روشنفکری و هر کس در هر جا مقاله می‌نوشت و راجع به هر چه می‌نوشت، بی‌ربط و باربط، فحشی هم نثار دین و دینداری و خداپرستی می‌کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۸۸ ، ۱۳:۵۱
سعید

لشکری که به آسمان رفت

شهید لشکری

پرندگان را به دسته‌های مختلف تقسیم کرده‌اند. اما من فکر می‌کنم می‌شود همه پرندگان را به سه دسته تقسم کرد:

1ـ پرندگانی که بال دارند و پرواز می‌کنند.

2ـ پرندگانی که بال دارند و پرواز نمی‌کنند.

3ـ پرندگانی که بال ندارند ولی پرواز می‌کنند

پرندگان دسته اول و دوم را همه ما می‌شناسیم ولی پرندگان دسته سوم را کمتر کسی می‌شناسد

پرندگانی که بدون بال پرواز می‌کنند!

پرندگانی که می‌خندند!

پرندگانی که گریه می‌کنند!

پرندگانی که فکر می‌کنند!

پرندگانی که می‌نویسند!

آری، تنها پرنده‌ای که بال ندارد ولی می‌تواند پرواز کند، انسان است...انسان می‌تواند دو بال برای خود دست و پا کند و با آنها تا جایی پرواز کند که پر عقاب هم در آنجا می‌ریزد، و پر فرشتگان و حتی پر جبرئیل هم در آنجا می‌سوزد. تا روی قله قاف، تا زیر سایه بال سیمرغ، تا آغوش مهربان خدا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۸۸ ، ۱۳:۵۴
سعید

بیعت نامه «شهید آوینی»

با «مقام معظم رهبری»

هنرمندان از سید مرتضی آوینی می گویند

شهید آوینی در خطاب به مقام معظم رهبری: بسیارند کسانی که می دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق از همان ارجی در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت (س) و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.

به گزارش خبرگزاری فارس، شهید سید مرتضی آوینی در سال 1371 نامه ای را خطاب به مقام معظم رهبری نامه ای را نوشته و ارسال نمودند که حاوی مطالب مهمی پیرامون برخی مشکلات فرهنگی کشور بود. متن کامل این نامه تا امروز منتشر نشده است اما آن چه خواهید خواند مقدمه نامه مذکور است:

خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی،

نائب امام عصر (ع) حضرت آیت الله خامنه ای ایدکم الله تعالی بتاییداته الخاصه.

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. امتثال امر فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی گذارد لذا حقیر مستقیما با استمداد از فضل بی منتهای رب العالمین وارد در اصل مطلب می شوم بعد از عرض این مختصر که:

ما با حضرتعالی به عنوان وصی امام امت (ره) و نایب امام زمان (عج) تجدید بیعت کرده ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده ایم، همانگونه که پیش از این درباره امام امت (ره) بوده ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شور رضوان حق آنان را در میدان انقلاب نگاه داشته باشد، با همان شوری که پیش از این داشته اند.

مقام معظم رهبری

 خدا شاهد است که این سخن از سر کمال صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ بر شانه های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل الله عشق می ورزیم. و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه خشک و بی روح. این سخن یک فرد نیست، دست جماعتی عظیم است که به سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند،

بسیارند کسانی که می دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق از همان ارجی در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت (س) و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.

کمترین مطیع شما سید مرتضی آوینی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۸۸ ، ۱۴:۴۰
سعید

مناجات با ولوم بالا

e f ' , ' *  ( '  h d h e  ( ' d '

 سرانجام نیروهای گردان از گرد راه رسیدند و به خیمه هایی که ما بنا کرده بودیم رونق و صفا بخشیدند روزهای خوب شیخ صله هیچگاه از یادمان رفتنی نیست. حمید پایمرد ، پشت چادر گروهان، قبری کوچک کنده بودو شب ها در آن برای خود حال و هوایی داشت. او که در هر حالی دست از شوخی بر نمی داشت، نیمه های شب صدایش را در خال مناجات بلند می کرد و به قول معروف « ولوم» صدایش را می برد بالا تا با این کار، هم سر به سر بچه ها گذاشته باشد و هم آنها را برای نماز شب بیدار کند درست مثل برنامه ای که ابوالفضل شجاعی و رنجه با هم داشتند. آن رو هنگام سحر و نافله شب که فرا می رسید، به بازی کردن یک نمایش ساختگی دست می زند که حاصل آن چیزی جز بیدار کردن بقیه بچه ها برای نماز شب نبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۸۸ ، ۱۴:۱۵
سعید

قرارگاه آسمانی

قرارگاه آسمانی

فهمیده بودم برای یافتن عاشقان باید نیمه شب برخاست و تمام گوشه های دنج و تاریک پادگان را دقیق کاوید تا معنی عشق و عرفان را فهمید. کنار دیوار بیرونی یکی از آسایشگاه ها در تاریکی سایه دیوار ، از زمزمه درد آلود عاشقی بی پروا، پی به تموج دریایی از عرفان او بردم. اتفاقا در کنار دیوار دیگری از همان آسایشگاه که با این دیوار زاویه 90 درجه تشکیل می داد، از جابجا شدن سایه کمرنگ بر دیوار فهمیدم که دو عاشق بی خبر از وجود همدیگر  ، به نجوا با خدایشان پرداخته اند. هر چند خودم را حقیرتر از آن می دیدم که فاصله کمتری از آنان داشته باشم  در محلی مناسب که هر دو را شاهد باشم ، بستن بند کفش را بهانه ی این تجسس و کنجکاوی ساختم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۸۸ ، ۱۴:۰۶
سعید


نگاهی کوتاه به زندگی شهید عباس بابایی

در سال 1329در شهرستان قزوین دیده بهجهان گشود.دوره ابتدایی را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبیرستان نظام وفای قزوین گذراند. در سال 1348 درحالیکه در رشته پزشکی پذیرفته شده بود داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی خلبانی جهت تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد در مدت این دوره آموزشی خلبانی هواپیمای شکاری را با موفقیت به پایان رساند و پس از بازگشت به ایران در سال1351با درجه ستوان دومی در پایگاه دزفول مشغول به خدمت شد.

همزمان با ورود هواپیمای پیشرفته F-14 به نیروی هوایی، شهید بابایی در دهم آبان ماه 1355برای پرواز با این هواپیما انتخاب شد وبه پایگاه هوایی اصفهان انتقال یافت. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزانه به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه هوایی اصفهان به پاسداری از دستاورد های انقلاب پرداخت .

شهید بابایی علی رغم درخواست ها ودعوتهای هر ساله اطرافیان در هیچ سالی به حج نرفت از نزدیکان او نقل است که وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ به پافشاریهای دوستانش گفته بود " تا روز عید قربان خودم را به شما می رسانم " وشگفت اینکه شهادت او برابر با روز عید قربان بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۸۸ ، ۲۰:۰۲
سعید

جام بلا و اهل بلا

جام بلا و اهل بلا

می‌گویند که خیال رام ناشدنی است، اما می‌شود من می‌شناسم کسانی را که خیالشان مرکوب بالداری است که آنها را هر بار که اراده کنند، به ملکوت می‌برد. اما نمی‌شناسم کسی را که بتوان جلوی انعکاس وجود خوی را در آینه قلبش بگیرد. قلب، خلاصه وجود آدمی است؛ مجملی است از وجود تفصیلی آدمی، که آنجا بعد از مرگ کتابی می‌شود منشور که خبر از وجود نهایی انسان می‌دهد؛ خبر از همان وجودی می‌دهد که از دیگران می‌پوشانیم. ایناج عالمی است که می‌توان دروغ گفت، اما آنجا عالمی است که نمی‌توان مانع از رسوایی شد و این هم از خصوصیات همین عالم است که آدم برای آنکه حرف دلش را بزند، باید این همه مقدمه بچیند و صغری و کبری بیاورد.

وقتی طبل «جهاد در راه خدا» نواخته می‌شود، دوران حکومت عشق آغاز می گردد، چرا که جز عشاق کسی حاضر به فداکاری و از جان گذشتگی نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۸۸ ، ۱۵:۲۹
سعید

پاتک نماز شب خوان ها

پاتک نماز شب خوان ها

از جمله مراقبت های ویژه نماز شب ، رد گم کردن شب زنده داران بود با بذله گویی و پرهیزاز  قداست هایی که خواه ناخواه جزو تبعات آن شب زنده داری ها بود . بچه ها در به در  دنبال این می گشتند که کسی را پیدا کنند و خودشان را به همه کرامات ، مثل «مولوی» به پای آن «شمس» بیندازند. این بود که شب زنده داران می بایست مرتب به نگه داشتن ظاهرشان در سطح بقیه و ارزان فروختن خودشان به دیگران ، این واقعیت را انکار می کردند و با خودشان بیگانه میشدند .

((از جمله مراقبت های ویژه نماز شب ، رد گم کردن شب زنده داران بود با بذله گویی و پرهیزاز  قداست هایی که خواه ناخواه جزو تبعات آن شب زنده داری ها بود . بچه ها در به در  دنبال این می گشتند که کسی را پیدا کنند و خودشان را به همه کرامات ، مثل «مولوی» به پای آن «شمس» بیندازند.))

 از جمله این کلمات قصار و مطایبات این بود که اگر کسی التماس دعا می گفت و به نحوی می خواست بگوید که من میدانم شما نماز شب میخوانی، او در جواب این « تک » گوینده چنین « پاتک » می کرد:

.

.برو ادامه مطلب

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۸۸ ، ۱۴:۱۴
سعید

عکسی برای شهادت

عکسی برای شهادت

خانم سیده زهرا حسینی در کتاب « دا»شرح می دهد که در روز تشییع عباس و موسی دوستان برادرش علی  به همراه خواهر و مادرش به انجا رفته بودند در حالیکه پدر و برادرش محسن هم در مراسم حضور داشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۸۸ ، ۱۳:۳۷
سعید
پرونده هشت سال دفاع مقدس در بعد سخت افزاری آن با شکست منافقان در عملیات مرصاد بسته شد.

این نبرد که به نحوی می‌توان آن را نهروان ایران نامید، در روزهای آغازین مردادماه سال ۶۷ در گرفت و با شکست سنگین نیروهای مسعود رجوی پایان یافت.

در فاصله پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ،توسط حضرت خمینی (ره) که ایشان از آن به عنوان نوشیدن جام زهر نام بردند، تا حالت قطعیت یافتن آن، زمانی بود که منافقین به آن به عنوان فرصتی مغتنم جهت ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران( به زعم خود) نگاه می‌کردند.

از طرفی، نظر بر این که در آن برهه توجه عمده نیروهای ایران به جنوب کشور بود، منافقین در این فکر بودند که از طریق جبهه غرب در طی چند روز حکومت اسلامی ایران را براندازند.

اما باید یادآور شد از آنجایی که حضرت امام خمینی (ره) درحوزه سیاست خارجی دیپلماسی فعالی داشتند، می‌توان چنین عنوان کرد که مسعود رجوی انتظار پذیرش قعطنامه را در آن شرایط از طرف امام راحل نداشت و پذیرش قطعنامه توسط امام راحل به نحوی موجب غافلگیری وی شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۸۸ ، ۱۰:۲۷
سعید
بررسی حوادث نیمه اول سال ۱۳۶۷در رابطه با جنگ ایران وعراق به خوبی نشان می‌دهد که از نظر نظامی، دشمن با حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم وهمه جانبه، توان قابل ملاحظه‌ای یافته و در مقابل محاصره اقتصادی ونظامی موجب کاهش نسبی توان نظامی ایران گردید.

در چنین شرایطی با دخالت آمریکا در جنگ و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی در اوایل تیرماه سال ۶۷تهاجم دشمن آغاز شد و در کمتر از سه ماه تمام مناطق تصرف شده توسط ایران را باز پس گرفت.

فعل وانفعالات نظامی نهایتا موجب اقدام شجاعانه و تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) مبنی بر پذیرش قعطنامه گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۸۸ ، ۰۹:۱۰
سعید