یاد ایام....(1)
- اگر موافق باشید به عملیات کرکوک بپرداریم، این عملیات در همان زمان که فرمانده سپاه منطقه 5 بودید انجام شد؟
*محصولی: خیر. فرماندهی وقت سپاه پس از مشاهده موفقیت ما در سپاه منطقه پنج از من خواست که معاونت تحقیق و بازرسی کل سپاه را بر عهده بگیرم. در آن زمان مجلس ساختار جدید سپاه را تصویب کرده بود و قسمتی را جهت نظارت پیش بینی کرد با اصرار مسئولیت دفتر تحقیق و بازرسی سپاه را که نظارت بر عملکرد کل سپاه بود پذیرفتیم. در اینجا هم مانند سپاه منطقه پنج کار سختی در پیش داشتم ، زیرا این دفتر تازه کار خود را شروع کرده بود و برای استقرار و پیش رفتن کارهای آن موانع بسیار سختی را پشت سر گذراندیم .
البته من علیرغم به اینکه کارهای ستادی انجام می دادم اما بیشتر علاقمند بودم تا در کارهای عملیاتی و جبهه شرکت کنم به همین دلیل به فرمانده کل سپاه هر چقدر اصرار کردم به جای کار ستادی ، کار عملیاتی کنم اما به خاطر نیاز به کار ستادی موافقت نکردند.البته زمانی که درسپاه منطقه پنج حضور داشتم در عملیات هایی مانند فتحالمبین، بیت المقدس و رمضان شرکت کردم.

- زمانی که به فرماندهی سپاه منطقه پنج رسیدید آیا با وجود مسئولیتتان باز هم در عملیات ها شرکت می کردید؟
*محصولی:بله. زمانی که فرمانده سپاه منطقه پنج بودم در عملیات ها هم شرکت می کردم و بیشتر در قرارگاههائی که لشکرها را اداره میکردند حضور داشتیم.در فتحالمبین در قرارگاه نصر که شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری فرمانده این قرارگاه بود حضور داشتیم، در آن قرارگاه شهید بروجردی، شهید زینالدین ، حجةالاسلام علوی فرمانده منطقه چهارم خراسان و بنده حضور داشتیم.به یاد دارم که من وشهید بروجردی برای رصد اوضاع منطقه به بالای تپه ای که دیدگاه خوبی داشت رفتیم. زیرا در تپه های علی گره زرد، قرارگاه فجر دچار مشکل شده بود و احتیاج به کمک داشت که همین قرار گاه نصر از پشت به این تپه ها نزدیک شد و توانست آن را فتح کند. درهمین عملیات براثر اصابت گلوله توپ از ناحیه پا زخمی و به بیمارستان منتقل شدم که از خاطرات خوب وفراموش نشدنی من است که در همین عملیات فتح المبین در منطقه عملیاتی بودم که دخترم متولد شد، در عملیات کرکوک هم که بودم همین اتفاق تکرار شد و این مرتبه پسرم به دنیا آمد.


به غیر ازفتحالمبین، در بیتالمقدس و رمضان و... حضور داشتم . در زمان مسئولیتم در دفتر بازرسی هم در برخی مواقع عملیات و حمله به منطقه می رفتم مثلا آقای رضایی فرمانده سپاه میگفت بروید و ببینید وضع فلان محور چگونه است، البته لشکرها گزارش میدادند ولی به خاطر اینکه خود فرمانده بیشتر در جریان ماوقع باشد میرفتیم در صحنه درگیری و اوضاع را از نزدیک رصد می کردیم وگزارش می دادیم.
تا اینکه در سال 64 سپاه به این نتیجه رسید که ستادی برای عملیات های نامنظم ساماندهی کند تا بتواند در کنار عملیات های منظم براساس آن پتانسیل بالایی که از نیروهای خود سراغ داشت در عملیات نامنظم هم استفاده کند. البته قبلا هم عملیات نامنظم انجام می شد اما خیلی محدود و به صورت گروهی ولی این که تیپ یا گردان عملیات نامنظم داشته باشد، این گونه نبود و اولین تیپ جنگ های نامنظم تحت عنوان تیپ 55 ویژه پاسداران تشکیل شد.
-چگونه تیپ ویژه پاسداران شکل گرفت و ماموریت اصلی آن چه بود؟
*محصولی: زمان شروع کار تیپ پاسدارن تنها با یک موتورسیکلت و یک واحد آپارتمان در کرمانشاه در اختیار من بود که بعد از موافقت باتشکیل این تیپ به قرارگاه رمضان که فرماندهی آن را سردار ذوالقدر برعهده داشت رفتیم.یکی از اهداف تشکیل تیپ پاسدارن انجام عملیات کرکوک بود برای همین هم نیروهایی را در پادگان غدیر اصفهان و شهرهای دیگر آموزش دادیم. در آن زمان هر تیپ مخصوص به استان خاصی بود اما این تیپ به هیچ استان خاصی وابسته نبود به همین دلیل برای انتخاب افراد باید دقت لازم اعمال می شد.برای همین افرادی که قبلا با من در مکان های مختلف کار کرده بودند را به همکاری دعوت کردم. فضای این تیپ هم فضای نسبتا فرهنگی عالی داشت به این دلیل که اکثر افراد تشکیل دهنده آن دانشگاهیان و طلبهها بودند لذا برای قشری از رزمندهها جاذبه خاصی داشت که به این تیپ بیایند. به طور مثال طلبههای مدرسه شهید مطهری، دانشگاه امام صادق در آنجا خیلی بودند و این برمیگشت به اینکه اغلب آن دوستانی که حضور داشتند از دانشگاه آمده بودند.