یادی از سردار احمد متوسلیان
قصه بی نشانی سرداران خطه نور
تهران مثل بقیه شهرها از شکست قیام 28 مرداد خاموش و بیهیاهو است. مردم آرام از کنار یکدیگر عبور میکنند و دیگر به هم لبخند نمیزنند، گویا سلطه رژیم شاهنشاهی را بر وطن خویش باور کردهاند. اما جنوب تهران امروز حال و هوای دیگری دارد.
محله امامزاده سید اسماعیل به روی دیگر نقاط کشور میخندد؛ چرا که در خانه کوچک و ساده مردی شیرینیفروش، کودک گندمگون و لاغری به دنیا آمده که با گریههای بلندش، خنده شادی را برای مردم ایران به ارمغان آورد.
مادر احمد میگوید: ... سه، چهارساله بود که فهمیدیم این بچه نارسایی قلبی دارد، مشکل از رگ قلبش بود. به همین خاطر خیلی لاغر و نحیف بود و ما همیشه نگران سلامتی او بودیم. بعدها ناچار شدیم قلبش را عمل کنیم.
همزمان با آغاز تحصیل در دوره ابتدایی به کار در قنادی پدر واقع در بازار تهران میپردازد و در سن ده سالگی با قیام خونین 15 خرداد و سرآغاز نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) آشنا میگردد. علاوه بر شرکت در مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت موفق، به اخذ مدرک دیپلم (برق صنعتی) در سال 1351 میگردد.
مدتی از کار کردن او در یک شرکت خصوصی میگذرد که سال 1353 به سربازی اجباری فراخوانده میشود و تا پایان این دوره نیز به مبارزات پنهان خویش علیه رژیم شاهنشاهی ادامه میدهد.
با پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) درباره پاکسازی مناطق غرب کشور از وجود منافقان به همراه 66 نفر از دوستان و همرزمانش به طور داوطلبانه عازم غرب کشور شدند .
پس از بازگشت از سربازی اجباری به بهانه کار به خرمآباد میرود و در پوشش یک کارگر برق به مبارزه علیه رژیم ادامه میدهد.
احمد متوسلیان از مدتها پیش به وسیله مأموران ساواک شناسایی میگردد و سرانجام نیز در 15 شهریور 57 هنگامی که در عکاسی کیومرث مشغول تکثیر اعلامیههای امام بوده، دستگیر میشود و به زندان وحشتناک فلک الافلاک منتقل میگردد.او پس از تحمل دو ماه حبس و شکنجه در سلول انفرادی اعتصاب غذا میکند و مأموران ناچار میشوند او را به بند عمومی زندان انتقال دهند.
با اوجگیری نهضت انقلاب اسلامی و آزادی زندانیان سیاسی، احمد بیست و پنج ساله نیز از حکم اعدام دادگاه رهایی مییابد و در حالی که آثار چند ماه شکنجه جسمانی و آزار روحی ساواک را بر اندام ستمکشیده خویش تحمل میکند، بار دیگر به آغوش خانواده باز میگردد و این بار استوارتر از پیش به لشکر فدائیان امام خمینی(ره) میپیوندد.
با پیروزی انقلاب اسلامی احمد نیز به صف پرچمداران این نهضت، به سپاه پاسدارن پیوست و همچنان به وظیفه انسانی خویش در جهت سازماندهی گردانهای سپاه رسیدگی مینمود که با شروع غائله کردستان و پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) درباره پاکسازی مناطق غرب کشور از وجود منافقان به همراه 66 نفر از دوستان و همرزمانش به طور داوطلبانه عازم غرب کشور شدند و او به همراه سرداران بزرگ دیگری چون شهید محمد بروجردی، شهید مصطفی چمران، شهید همت و... برنامهریزی اطلاعاتی و نظامی دقیقی انجام داد و به یاری خدا مناطق مختلف کردستان از جمله شهرهای بوکان، مهاباد، سقز، بانه و ... را از لوث وجود اشرار و خودفروختگان داخلی و خارجی پاک نمودند.
عملیات آزادسازی پاوه با تلاش نیروهای تحت امر متوسلیان انجام میشود و حکم فرماندهی سپاه این شهر از طرف شهید بروجردی برای ایشان صادر میشود و بعد حکم مأموریت او برای آزادسازی مریوان که سرآغاز قصه بینشانی حاج احمد است...
فتح سنندج اوج هنرنمایی تاکتیکی و نظامی احمد است. عملیات آزادسازی پاوه با تلاش نیروهای تحت امر متوسلیان انجام میشود و حکم فرماندهی سپاه این شهر از طرف شهید بروجردی برای ایشان صادر میشود و بعد حکم مأموریت او برای آزادسازی مریوان که سرآغاز قصه بینشانی حاج احمد است...
عملیات پاکسازی مریوان از وجود ضدانقلاب نیز با موفقیت به پایان میرسد و احمد مسئولیت سپاه این شهر را به عهده میگیرد تا دیگر چهره کفر و نفاق در خاک مرزی غرب ایران نمودار نگردد، اما...
آغاز و گسترش جنگ تحمیلی عراق علیه نظام جمهوری اسلامی، فرمانده ناشناخته غرب را به ماندن در زمین سرمازده کردستان ترغیب میکند تا بماند و از پایمال شدن خاک وطن زیر چکمههای دشمن جلوگیری کند.
سال 1360 پس از آزادسازی ارتفاعات نوار مرزی غرب مریوان و عملیات پاکسازی ارتفاعات قوچ سلطان، او و چند تن از فرماندهان سپاه از جمله شهید محمد ابراهیم همت به زیارت کعبه میروند و پس از به جا آوردن مناسک حج و بازگشت به وطن حاج احمد متوسلیان از فرماندهی وقت سپاه مأموریت مییابد که تیپی از بچههای بسیجی را سازماندهی کند و جهت مقابله با حرکت عراق در جنوب کشور عازم این منطقه نماید.
در مرحله اول 120 نفر از رزمندگان واجد شرایط را انتخاب میکند و همراه آنها راهی جنوب میگردد. خبر تشکیل تیپ 27 محمد رسول الله (ص) نیز در شب هفدهم بهمن 1360 از قرارگاه کربلا به طور رسمی اعلام میشود.
هنگامی که بسیجیان امام (ره) در دوکوهه مشغول فراگیری دورههای .....
ادامه دارد ... .