قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۱۷ ب.ظ

شهید برونسی

و شهید برونسی هیچ گاه

بازنگشت ...

کتاب خاک های نرم کوشک

قسمت 1 :

خاطرات : خانواده و همرزمان شهید

مصاحبه و تألیف : سعید عاکف

هو الله العلیّ الاعلی

مقدمه ی چاپ اول :

آدمی چون نور گیرد از خدا
هست مسجود ملایک ز اجتبا

 
شهید برونسی

چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی ، به مناسبت های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آن قدر مطمئن حرف می زند که می گوید : اگر من در این عملیات شهید نشدم ، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر این که به بعضی ها ، از تاریخ ومحل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد ، همان طور هم می شود.

از این دست وقایع اعجاب آور، در زندگی شهید برونسی بارها و بارها رخ داده است. آنچه ما را به تأمل در زندگی این بزرگوار وا می دارد ، رمز همین موفقیت های بسیارش است در زمینه های مختلف .

در ظاهر امر، او کارگری بنّا است که در دوران قبل از انقلاب ، رنج وشکنجه بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم که زمینه برای رشد او مهیا می شود ، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود ، و سردمداران کفر برای سر او جایزه تعیین می کنند.

اما در باطن امر، موردی که قابل تامل است و می توان به عنوان رمز موفقیت، و در واقع رمز رستگاری او نام برد؛ عبودیت و بندگی بی قید و شرط آن شهید والامقام در
مقابل حق و حقیقت .

چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی ، به مناسبت های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد.آن قدر که می گوید : اگر من در این عملیات شهید نشدم ، در مسلمانی ام شک کنید!

همین تسلیم محض بودن او بر درگاه مقدس و ملکوتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و پیروی خالصانه وصادقانه اش، او را چنان مورد عنایت و لطف آن حضرت و اهل بیت عصمت و طهارت (صلوات الله علیهم اجمعین) قرار می دهد که نتیجه ای می شود برای آفرینش آن شگفتی ها.

اهل کفر و نفاق ، هیچگاه نخواستند این حقیقت را در مورد افرادی این چنین، و هم در مورد انقلاب و نظام ما درک کنند ؛ و تا هنوز نیز نفهمیده اند که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بیمه شده قدرت و نیرویی لایزالی است که از برکت آن تاکنون تمام نقشه ها و حربه های آنان بی اثر، و محکوم به شکست گردیده است.

 
خاک های نرم کوشک

مجموعه حاضرتلاشی است - هر چند ناچیز- برای نشان دادن گوشه ای از زندگی سراسر شگفتی و حماسه سردار رشید اسلام شهید حاج عبدالحسین برونسی، نیز کوششی است برای ابراز این موضوع که ؛ تا پیروان حقیقی ولایت در اقصی نقاط گیتی باشند ، که هستند، فکر نابود نمودن دین و معنویت، فکری است منحط و مردود، و فکری است محکوم به شکست و زوال.

سعید عاکف

* برای اختصار ، ادامه مقدمه در مورد کتاب را نقل نمی کنیم . کاربران محترم می توانند برای خواندن این بخش به کتاب مراجعه نمایند .

زندگینامه شهید برونسی :

در سال هزار و سیصد و بیست و یک ، در روستای « گلبوی کدکن »، از توابع تربت حیدریه ، قدم به عرصه گیتی نهاد. نام زیبنده اش گویی از لحظه هایی نشأت می گرفت که در فرمایش « الست بربکم »، مردانه و بی هیچ نفاقی ، ندا داد: « بلی »؛ عبدالحسین .

روحیه ی ستیزه جویی با کفار و طاغوت، از همان اوان کودکی با جانش عجین می گردد ؛ کما اینکه در کلاس چهارم دبستان ، به خاطر بیزاری از عمل معلمی طاغوتی ، و فضای نامناسب درس وتحصیل ، مدرسه را رها می کند.

تا پیروان حقیقی ولایت در اقصی نقاط گیتی باشند ، که هستند، فکر نابود نمودن دین و معنویت، فکری است منحط و مردود، و فکری است محکوم به شکست و زوال.

در سال هزار و سیصد و چهل ویک ، به خدمت زیر پرچم احضار می شود که به جرم پایبندی به اعتقادات اصیل دینی ، از همان ابتدا ، مورد اهانت و آزاد افسران و نظامیان طاغوتی قرار می گیرد .

سال هزار و سیصد و چهل وهفت ، سال ازدواج است. برای این مهم ، خانواده ای مذهبی و روحانی را انتخاب می نماید و همین، سرآغاز دیگری می شود برای انسجام مبارزات بی وقفه او با نظام طاغوتی حاکم بر کشور؛ همین سال ، اعتراضات او به برخی خدعه های رژیم منحط پهلوی (مثل اصلاحات ارضی )، به اوج خودش می رسد که در نهایت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سکونت در آنجا می انجامد ، که فصل نوینی را در زندگی او رقم می‏زند .

شهید برونسی

پس از چندی ، با هدفی مقدس ، به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی می آورد و رفته رفته ، در کنار کار، مشغول خواندن دروس حوزه نیز می شود. بعدها به علت شدت یافتن مبارزات ضد طاغوتی اش و زندان رفتن های پی در پی و شکنجه های وحشیانه ساواک ، و نیز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران ، از این مهم باز می ماند.

با شروع جنگ تحمیلی ، در اولین روزهای جنگ ، به جبهه روی می آورد که این دوران، برگ زرین دیگری می شود در تاریخ زندگی او.

به خاطر لیاقت و رشادتی که از خود نشان می دهد ، مسؤولیت های مختلفی را بر عهده او می گذارند که آخرین مسؤولیت او، فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه ( سلام الله علیه) است، که قبل از عملیات خیبر، عهده دار آن می شود. با همین عنوان در عملیات بدر، درحالی که شکوه ایثار و فداکاری را به سرحد خود می رساند ، مرثیه شهادت را نجوا می کند.

تاریخ شهادت این سردار افتخار آفرین، روز 1363/12/23 می باشد که جنازه مطهرش ، با توجه به آرزوی قلبی خود او در این زمینه ، مفقود الاثر می شود و روح پاکش، در تاریخ 1364/2/9، در شهر مقدس مشهد تشییع می گردد.

ادامه دارد ...



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

شهید برونسی

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۱۷ ب.ظ

و شهید برونسی هیچ گاه

بازنگشت ...

کتاب خاک های نرم کوشک

قسمت 1 :

خاطرات : خانواده و همرزمان شهید

مصاحبه و تألیف : سعید عاکف

هو الله العلیّ الاعلی

مقدمه ی چاپ اول :

آدمی چون نور گیرد از خدا
هست مسجود ملایک ز اجتبا

 
شهید برونسی

چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی ، به مناسبت های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آن قدر مطمئن حرف می زند که می گوید : اگر من در این عملیات شهید نشدم ، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر این که به بعضی ها ، از تاریخ ومحل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد ، همان طور هم می شود.

از این دست وقایع اعجاب آور، در زندگی شهید برونسی بارها و بارها رخ داده است. آنچه ما را به تأمل در زندگی این بزرگوار وا می دارد ، رمز همین موفقیت های بسیارش است در زمینه های مختلف .

در ظاهر امر، او کارگری بنّا است که در دوران قبل از انقلاب ، رنج وشکنجه بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم که زمینه برای رشد او مهیا می شود ، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود ، و سردمداران کفر برای سر او جایزه تعیین می کنند.

اما در باطن امر، موردی که قابل تامل است و می توان به عنوان رمز موفقیت، و در واقع رمز رستگاری او نام برد؛ عبودیت و بندگی بی قید و شرط آن شهید والامقام در
مقابل حق و حقیقت .

چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی ، به مناسبت های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد.آن قدر که می گوید : اگر من در این عملیات شهید نشدم ، در مسلمانی ام شک کنید!

همین تسلیم محض بودن او بر درگاه مقدس و ملکوتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و پیروی خالصانه وصادقانه اش، او را چنان مورد عنایت و لطف آن حضرت و اهل بیت عصمت و طهارت (صلوات الله علیهم اجمعین) قرار می دهد که نتیجه ای می شود برای آفرینش آن شگفتی ها.

اهل کفر و نفاق ، هیچگاه نخواستند این حقیقت را در مورد افرادی این چنین، و هم در مورد انقلاب و نظام ما درک کنند ؛ و تا هنوز نیز نفهمیده اند که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بیمه شده قدرت و نیرویی لایزالی است که از برکت آن تاکنون تمام نقشه ها و حربه های آنان بی اثر، و محکوم به شکست گردیده است.

 
خاک های نرم کوشک

مجموعه حاضرتلاشی است - هر چند ناچیز- برای نشان دادن گوشه ای از زندگی سراسر شگفتی و حماسه سردار رشید اسلام شهید حاج عبدالحسین برونسی، نیز کوششی است برای ابراز این موضوع که ؛ تا پیروان حقیقی ولایت در اقصی نقاط گیتی باشند ، که هستند، فکر نابود نمودن دین و معنویت، فکری است منحط و مردود، و فکری است محکوم به شکست و زوال.

سعید عاکف

* برای اختصار ، ادامه مقدمه در مورد کتاب را نقل نمی کنیم . کاربران محترم می توانند برای خواندن این بخش به کتاب مراجعه نمایند .

زندگینامه شهید برونسی :

در سال هزار و سیصد و بیست و یک ، در روستای « گلبوی کدکن »، از توابع تربت حیدریه ، قدم به عرصه گیتی نهاد. نام زیبنده اش گویی از لحظه هایی نشأت می گرفت که در فرمایش « الست بربکم »، مردانه و بی هیچ نفاقی ، ندا داد: « بلی »؛ عبدالحسین .

روحیه ی ستیزه جویی با کفار و طاغوت، از همان اوان کودکی با جانش عجین می گردد ؛ کما اینکه در کلاس چهارم دبستان ، به خاطر بیزاری از عمل معلمی طاغوتی ، و فضای نامناسب درس وتحصیل ، مدرسه را رها می کند.

تا پیروان حقیقی ولایت در اقصی نقاط گیتی باشند ، که هستند، فکر نابود نمودن دین و معنویت، فکری است منحط و مردود، و فکری است محکوم به شکست و زوال.

در سال هزار و سیصد و چهل ویک ، به خدمت زیر پرچم احضار می شود که به جرم پایبندی به اعتقادات اصیل دینی ، از همان ابتدا ، مورد اهانت و آزاد افسران و نظامیان طاغوتی قرار می گیرد .

سال هزار و سیصد و چهل وهفت ، سال ازدواج است. برای این مهم ، خانواده ای مذهبی و روحانی را انتخاب می نماید و همین، سرآغاز دیگری می شود برای انسجام مبارزات بی وقفه او با نظام طاغوتی حاکم بر کشور؛ همین سال ، اعتراضات او به برخی خدعه های رژیم منحط پهلوی (مثل اصلاحات ارضی )، به اوج خودش می رسد که در نهایت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سکونت در آنجا می انجامد ، که فصل نوینی را در زندگی او رقم می‏زند .

شهید برونسی

پس از چندی ، با هدفی مقدس ، به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی می آورد و رفته رفته ، در کنار کار، مشغول خواندن دروس حوزه نیز می شود. بعدها به علت شدت یافتن مبارزات ضد طاغوتی اش و زندان رفتن های پی در پی و شکنجه های وحشیانه ساواک ، و نیز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران ، از این مهم باز می ماند.

با شروع جنگ تحمیلی ، در اولین روزهای جنگ ، به جبهه روی می آورد که این دوران، برگ زرین دیگری می شود در تاریخ زندگی او.

به خاطر لیاقت و رشادتی که از خود نشان می دهد ، مسؤولیت های مختلفی را بر عهده او می گذارند که آخرین مسؤولیت او، فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه ( سلام الله علیه) است، که قبل از عملیات خیبر، عهده دار آن می شود. با همین عنوان در عملیات بدر، درحالی که شکوه ایثار و فداکاری را به سرحد خود می رساند ، مرثیه شهادت را نجوا می کند.

تاریخ شهادت این سردار افتخار آفرین، روز 1363/12/23 می باشد که جنازه مطهرش ، با توجه به آرزوی قلبی خود او در این زمینه ، مفقود الاثر می شود و روح پاکش، در تاریخ 1364/2/9، در شهر مقدس مشهد تشییع می گردد.

ادامه دارد ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۲/۲۵
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی