شیر زنان جبهه
شیرزنی که تبر به دست
با دشمن جنگید
18 سال بیش تر نداشت که دژخیمان کاشانه اش را گرفتند و با کودکی در آغوش ، همانند دیگر خویشان در میان دره ای پنهان شد اما فشار گرسنگی و رنج ناشی از غم از دست دادن عزیزان ، آرامش را از او گرفت و شاید به این دلیل بود که تبر بر دست به جنگ با دشمنان بعثی پرداخت .
به گزارش خبر نگار تبیان ، به نقل از نویدشاهد :
زنی آرام است و نگاهش آرام تر ؛ به ندرت لبخند می زند ، زنی جدی اما در پس این نگاه آرام ، شیرزنی مهربان و شجاع قرار دارد ؛ شیر زنی که وقتی لب به سخن می گشاید ، شکیبایی در دریای مواج نگاهش به تلاطم در می آید.
او زنی است که در سن 18 سالگی با شهامت تبر به دست گرفته و یک عراقی را به هلاکت رساند و یکی دیگر را نیز اسیر کرد .
او از تبار گیلانغرب است ، تبار مردان و زنان دلاور . تبار مردان و زنان مقاوم . دلاورانی که با مقاومت بی نظیر در طول جنگ تحمیلی و اسکان در دره ها و کوه های اطراف شهر ، بارها حملات دشمن را خنثی و آن ها را با خفت و خواری به عقب راندند.
او زنی است که در سن 18 سالگی با شهامت تبر به دست گرفته و یک عراقی را به هلاکت رساند و یکی دیگر را نیز اسیر کرد .
گیلانغرب در دروان 8 سال دفاع مقدس ، شاهد حماسه آفرینی مردان و زنان مقاوم این شهر بوده است به همین دلیل گیلانغرب را دومین شهر مقاوم کشور بعد از خرمشهر نامیدند؛ این شهر سرشار از دلاورمردان و شیرزنانی است که سرسختانه بدون هراس از دشمن ایستادگی کردند و نگذاشتند حتی ذره ای از خاک وطن به دست دشمنان رسد.
فرنگیس حیدر پور می گوید: سال 59 بود و من 18 سال داشتم که آن ها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم. مردم مبارزه کردند ، عده ای مجروح و عده ای شهید شدند ؛ آتش جنگ به قدری سنگین بود که مردم فرار کردند و در دره مخفی شدند.
حیدر پور در خصوص حادثه آن روز اظهار می دارد: همان روز که به دره رفتیم ، نزدیکی های غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم ؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمی شد. نزدیک رودخانه دو سربازی آمدند که آب بر داردند؛ ما از دست آن ها خشمگین بودیم و به آنها حمله کردیم ؛ من تبر به دست به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشته و دیگری تسلیم شد.
وی ادامه می دهد: 18 ماه آواره بودیم که عراقی ها عقب نشینی کردند ، مردم دوباره به روستاهای خودشان برگشتند.
از حیدرپور می خواهیم که ایثار را معنی کند که می گوید: ایثار یعنی انسان در راه آرمان میهنش یا خانواده اش شجاعتی نشان دهد حتی اگر از بین رود.
وی در پایان بیان می کند: از خواهرانم می خواهم با حجاب خود پاسدار خون شهیدان باشند و جوانان این آمادگی را داشته باشند که اگر خدای ناکرده به خاک کشورشان حمله شد با غیرت دفاع کنند.