قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۸۹، ۱۱:۳۵ ق.ظ

به بهانه تششیع شهدای گمنام

ببخش که «گمنام» خطابت می‌کنیم!

 اینک این ما و برادران ما که به خانه باز آمده‌اند. سرافراز و سربلند بر سر دست باز آمدند و به روی چشم نشستند تا ما دیده بگشاییم به ژرفای جنگ، به نبرد همیشه تاریخ، به جنگ خیر و شر، نیکی و پلیدی، سفیدی و سیاهی که این قصه را پایانی نیست، که این کتاب را پایانی نیست که هر روز صفحه‌ای جدید گشوده می‌شود.

شهید گمنام

بیست و یک سال از پایان ظاهری جنگ تحمیلی گذشته، ولی هنوز دسته دسته شهید می‌آورند و این یعنی آنکه جنگ هنوز ادامه دارد؛ هر چند خاکریزهایش برچیده شده است.

تا هنگامی که در گوشه‌ای از این خاک، مادر دل شکسته یا پدر پیری، چشم‌ بر در دارد تا فرزندش از سفر باز آید، نمی‌توان جنگ را پایان یافته تلقی کرد.

جنگ ادامه دارد، نبرد هنوز پایان نیافته و دفاع کامل نشده، چرا که فرزندان این ملت هنوز از مبارزه به خانه بازنگشته‌اند.

اینک این ما و برادران ما که به خانه باز آمده‌اند. سرافراز و سربلند بر سر دست باز آمدند و به روی چشم نشستند تا ما دیده بگشاییم به ژرفای جنگ، به نبرد همیشه تاریخ، به جنگ خیر و شر، نیکی و پلیدی، سفیدی و سیاهی که این قصه را پایانی نیست، که این کتاب را پایانی نیست که هر روز صفحه‌ای جدید گشوده می‌شود. برای نبرد باز آمدگان، بازماندگان و همه آنها که از پی قافله حق روانند و دل در گرو حقیقت نهاده‌اند.

اکنون می‌شود؛ اکنون می‌توان گرمای وجود شهیدان را حس کرد و به آنها که از پس بیست و یک سال انتظار به خانه باز آمده‌اند، سلام و خسته نباشید گفت.

سلام شهید، سلام و شهادتت مبارک.

این خانه را تو آباد کردی، آبادی این ملک از توست. نام تو بلند است، بلندتر از همه نام‌ها.

از اینکه ما گمشدگان تو را «گمنام» خطاب می‌کنیم، ما را ببخش.

نام این ملک از توست، نام این خانه از توست، نام این شهر از توست، نام این خیابان از توست، نام این کوچه از توست، نام این خانه... به خانه‌ات خوش آمدی برادر.

اکنون این ما و شما. ما گمنامیم و شما خوشنام، ما گم شده‌ایم و شما پیدا.

چه خوب است، ما را بیدار می‌کنید، که چشمان ما را دوباره باز می‌کنید، تا یادمان نرود دنیا جای تخمه شکستن نیست و دیر یا زود باید رفت، باید سبک بار رفت، باید سبکبال رفت.

حضور شما غفلت‌ها را می‌زداید، چرت‌ها را پاره می‌کند، خواب ‌ها را می‌پراکند و یادمان می‌آورد و تذکرمان می‌دهد که چه بودیم و چه می‌خواستیم و کجا باید می‌رفتیم.

حضور شما ذکر است؛ ذکر حق و اکنون هر شهری و هر ولایتی ذاکر توست و تو را در آغوش می‌گیرد و ذکر می‌گوید.

 نام تو ذکر است و در ذکر «گمنامی» معنایی ندارد، تو معنای همه نام‌هایی ای شهید.

نامت بماند تا ابد،ای جان ما روشن ز تو



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

به بهانه تششیع شهدای گمنام

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۸۹، ۱۱:۳۵ ق.ظ

ببخش که «گمنام» خطابت می‌کنیم!

 اینک این ما و برادران ما که به خانه باز آمده‌اند. سرافراز و سربلند بر سر دست باز آمدند و به روی چشم نشستند تا ما دیده بگشاییم به ژرفای جنگ، به نبرد همیشه تاریخ، به جنگ خیر و شر، نیکی و پلیدی، سفیدی و سیاهی که این قصه را پایانی نیست، که این کتاب را پایانی نیست که هر روز صفحه‌ای جدید گشوده می‌شود.

شهید گمنام

بیست و یک سال از پایان ظاهری جنگ تحمیلی گذشته، ولی هنوز دسته دسته شهید می‌آورند و این یعنی آنکه جنگ هنوز ادامه دارد؛ هر چند خاکریزهایش برچیده شده است.

تا هنگامی که در گوشه‌ای از این خاک، مادر دل شکسته یا پدر پیری، چشم‌ بر در دارد تا فرزندش از سفر باز آید، نمی‌توان جنگ را پایان یافته تلقی کرد.

جنگ ادامه دارد، نبرد هنوز پایان نیافته و دفاع کامل نشده، چرا که فرزندان این ملت هنوز از مبارزه به خانه بازنگشته‌اند.

اینک این ما و برادران ما که به خانه باز آمده‌اند. سرافراز و سربلند بر سر دست باز آمدند و به روی چشم نشستند تا ما دیده بگشاییم به ژرفای جنگ، به نبرد همیشه تاریخ، به جنگ خیر و شر، نیکی و پلیدی، سفیدی و سیاهی که این قصه را پایانی نیست، که این کتاب را پایانی نیست که هر روز صفحه‌ای جدید گشوده می‌شود. برای نبرد باز آمدگان، بازماندگان و همه آنها که از پی قافله حق روانند و دل در گرو حقیقت نهاده‌اند.

اکنون می‌شود؛ اکنون می‌توان گرمای وجود شهیدان را حس کرد و به آنها که از پس بیست و یک سال انتظار به خانه باز آمده‌اند، سلام و خسته نباشید گفت.

سلام شهید، سلام و شهادتت مبارک.

این خانه را تو آباد کردی، آبادی این ملک از توست. نام تو بلند است، بلندتر از همه نام‌ها.

از اینکه ما گمشدگان تو را «گمنام» خطاب می‌کنیم، ما را ببخش.

نام این ملک از توست، نام این خانه از توست، نام این شهر از توست، نام این خیابان از توست، نام این کوچه از توست، نام این خانه... به خانه‌ات خوش آمدی برادر.

اکنون این ما و شما. ما گمنامیم و شما خوشنام، ما گم شده‌ایم و شما پیدا.

چه خوب است، ما را بیدار می‌کنید، که چشمان ما را دوباره باز می‌کنید، تا یادمان نرود دنیا جای تخمه شکستن نیست و دیر یا زود باید رفت، باید سبک بار رفت، باید سبکبال رفت.

حضور شما غفلت‌ها را می‌زداید، چرت‌ها را پاره می‌کند، خواب ‌ها را می‌پراکند و یادمان می‌آورد و تذکرمان می‌دهد که چه بودیم و چه می‌خواستیم و کجا باید می‌رفتیم.

حضور شما ذکر است؛ ذکر حق و اکنون هر شهری و هر ولایتی ذاکر توست و تو را در آغوش می‌گیرد و ذکر می‌گوید.

 نام تو ذکر است و در ذکر «گمنامی» معنایی ندارد، تو معنای همه نام‌هایی ای شهید.

نامت بماند تا ابد،ای جان ما روشن ز تو

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۱۴
سعید

نظرات  (۱)

۱۵ مهر ۸۹ ، ۰۹:۴۶ مجنون کربلا
ما و مجنون همسفر بودیم در این دشت جنون
او به سر منزل رسید و ما هنوز آواره ایم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی