قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
شنبه, ۲ بهمن ۱۳۸۹، ۰۱:۴۷ ب.ظ

خاطرات نماز بزرگ مردان ارتش

تنبیه یک شهید برای نماز خواندن

نماز اول وقت

شهید سرتیپ محمد جعفر نصر اصفهانی فرماندهی گردان 799 تکاور را به عهده داشت و من هم معاون او بودم.

سال 1377 در منطقه ی «باغ طالبان» در غرب کشور محافظت از جاده های نفت به عهده گردان ما بود. شهید نصر به عنوان فرمانده گردان از من خواست تا از پایگاه ها بازدید کنیم. هنگام مراجعت به قرارگاه ناگهان به ساعت نگاه کرد و به راننده گفت: نگه دار. گفتم: چی شده؟ گفت: وقت نماز است.

نماز

در وسط بیابان گرم، با همدیگر شروع به اقامه نماز کردیم و پس از اندکی دوباره به راه افتادیم. شهید نصر در هر شرایط، نماز خود را اول وقت اقامه می کرد. وی همیشه نیم ساعت به اذان مانده، سجاده اش را پهن می کرد و نیم ساعت پس از اقامه نماز هم به تعقیبات نماز می پرداخت.

این شهید چندین مرتبه در جنگ مجروح شده بود، اما من که همکار و هم سنگر او بودم، از این موضوع اطلاع نداشتم و بعد از شهادتش به این موضوع پی بردم. (سروان علی شریف نیا)

 تنبیه پس از نماز

با شهیدعلی اکبر هاشمی از مرداد ماه 1345 در دانشکده افسری آشنا شدم. از همان روزهای اول آشنایی او را فردی مؤمن و نماز خوان دیدم ، حتی در سخت ترین روزهای خدمت دانشجویی که بسیار طاقت فرسا بود، هر گز نمازش را ترک نمی کرد.

روزی در حال نماز خواندن بود که در همان هنگام سر گروهبان دانشجویی گروهان – که از دانشجویان سال سوم دانشکده بود_ فرمان داد که دانشجویان در منطقه ی تجمع گروهان به خط شوند.هاشمی با خونسردی و با آرامش خاصی بدون اعتنا به دستور سرگروهبان، نماز می خواند. اما به علت تأخیر ورود به محل تجمع گروهان به عنوان بی توجهی به دستور مقام ارشدتر به مدت نیم ساعت تنبیه(به اصطلاح مانور) شد. این مانورها از قبیل سینه خیز روی زمین و ....، هر چند که برای مقاومت جسمانی دانشجویان مفید بود، اما گاهی تبدیل به تنبیه هایی می شد که دیگر جنبه فواید آن مورد نظر نبود.

تنبیه هاشمی در آن روز از جمله اذیت هایی بود که بیشتر جنبه ی انتقام شخصی داشت. با این وجود پس از تنبیه، هاشمی را با چهره ی متبسم دیدم، او از چنان ایمانی بهره مند بود که این گونه آزار و تنبیهات را به خاطر نماز تحمل می کرد و ارزش آن نماز را بیشتر از نماز در شرایط عادی می دانست.

صحبت ها و تذاکرات دوستانه ی او با همدوره ای ها جنبه اعتقادی و مذهبی داشت و همیشه دیگران را به فرایض و اقامه نماز اول وقت توصیه می کرد. او ضمن آنکه از دانشجویان فعال و با انضباط بود، به شرکت در مجالس و محافل مذهبی نیز رغبت فراوانی داشت. شهید هاشمی همواره از نظم و انضباط دانشکده ی افسری علی رغم سختی هایی که می کشید، به نیکی یاد می کرد.(سرتیپ 2 عباسعلی حاج سلطانی)

تنبیه هاشمی در آن روز از جمله اذیت هایی بود که بیشتر جنبه ی انتقام شخصی داشت. با این وجود پس از تنبیه، هاشمی را با چهره ی متبسم دیدم، او از چنان ایمانی بهره مند بود که این گونه آزار و تنبیهات را به خاطر نماز تحمل می کرد و ارزش آن نماز را بیشتر از نماز در شرایط عادی می دانست

زمرمه های شبانه

سرگرد اسماعیل لشکری :

هنگامی که در سال 1362 به لشکر 88 زاهدان منتقل شدم. در میان کارکنانی که دارای حسن شهرت بودند و از آنها به نیکی نام برده می شد، بیش از همه نام یعقوب احمد بیگی به میان می آمد. بدین سان قبل از آنکه وی را از نزدیک ببینم ، با نام و خصوصیات او آشنا شدم.

تواضع، رفتار برادرانه با کارکنان، مشورت و استفاده از نظریات همکاران، مهربانی و خوش خلقی با سربازان ، قاطعیت در دستورات و اجرای وظایف ، استقبال از خطرها و سختی ها در عملیات ها و اجرای وظایف و داوطلب شدن برای شرکت در مأموریت های رزمی از جمله خصوصیات بارز شهید احمد بیگی بود. با این اوصاف ، بدیهی بود که وی در میان همه ی کارکنان دارای محبوبیت و علاقه ی فراوانی باشد.

لشکر 88 مدتی در مناطق عملیاتی حضور نداشت. به علت حساسیت منطقه ی سیستان و بلوچستان و کنترل مرزهای شرقی کشور، وجود  این لشکر در آن نواحی ضرورت بیشتری داشت. با این وجود در لشکر، گروهی رزمی؛ موسوم به سلمان تشکیل شده بود که همواره مأموریت های رزمی را در مناطق عملیاتی انجام می داد. فرمانده ی این گروه رزمی، سرگرد یعقوب احمد بیگی بود، یکی از عللی که کارکنان برای حضور در این گروه رزمی علاقه ی فراوانی نشان می دادند، وجود فرمانده ای محبوب، عادل و شجاع بود، مسئولیت بعدی شهید احمد بیگی در لشکر 88، معاونت تیپ عملیاتی بود. وی در این مسئولیت نیز تلاش فراوانی از خود نشان می داد و همه روزه طبق برنامه ای که خود تنظیم کرده بود، در خط مقدم جبهه حضور می یافت و از یکان ها بازدید می کرد.

شهید احمد بیگی علاوه بر دقت در مسائل نظامی و تاکنیکی نسبت به انجام فرایض دینی و شرکت در مجالس مختلف مذهبی علاقه ی فراوانی داشت.

شهید احمد بیگی به نماز شب نیز پای بند بود. فرمانده ی تیپ سرهنگ صدری ، می گفت:

وی بعد از نیمه شب برای این که مزاحمتی ایجاد نکند، قرائت قرآن و نماز شب را آهسته به جای می آورد و اعمال نوافل و حرکات خود را به آرامی انجام می داد، بارها هنگامی که من قبل از اذان صبح بیدار می شدم، شاهد زمزمه ها، خواندن نماز و یا قرائت قرآن شهید احمد بیگی بودم.

 



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

خاطرات نماز بزرگ مردان ارتش

شنبه, ۲ بهمن ۱۳۸۹، ۰۱:۴۷ ب.ظ

تنبیه یک شهید برای نماز خواندن

نماز اول وقت

شهید سرتیپ محمد جعفر نصر اصفهانی فرماندهی گردان 799 تکاور را به عهده داشت و من هم معاون او بودم.

سال 1377 در منطقه ی «باغ طالبان» در غرب کشور محافظت از جاده های نفت به عهده گردان ما بود. شهید نصر به عنوان فرمانده گردان از من خواست تا از پایگاه ها بازدید کنیم. هنگام مراجعت به قرارگاه ناگهان به ساعت نگاه کرد و به راننده گفت: نگه دار. گفتم: چی شده؟ گفت: وقت نماز است.

نماز

در وسط بیابان گرم، با همدیگر شروع به اقامه نماز کردیم و پس از اندکی دوباره به راه افتادیم. شهید نصر در هر شرایط، نماز خود را اول وقت اقامه می کرد. وی همیشه نیم ساعت به اذان مانده، سجاده اش را پهن می کرد و نیم ساعت پس از اقامه نماز هم به تعقیبات نماز می پرداخت.

این شهید چندین مرتبه در جنگ مجروح شده بود، اما من که همکار و هم سنگر او بودم، از این موضوع اطلاع نداشتم و بعد از شهادتش به این موضوع پی بردم. (سروان علی شریف نیا)

 تنبیه پس از نماز

با شهیدعلی اکبر هاشمی از مرداد ماه 1345 در دانشکده افسری آشنا شدم. از همان روزهای اول آشنایی او را فردی مؤمن و نماز خوان دیدم ، حتی در سخت ترین روزهای خدمت دانشجویی که بسیار طاقت فرسا بود، هر گز نمازش را ترک نمی کرد.

روزی در حال نماز خواندن بود که در همان هنگام سر گروهبان دانشجویی گروهان – که از دانشجویان سال سوم دانشکده بود_ فرمان داد که دانشجویان در منطقه ی تجمع گروهان به خط شوند.هاشمی با خونسردی و با آرامش خاصی بدون اعتنا به دستور سرگروهبان، نماز می خواند. اما به علت تأخیر ورود به محل تجمع گروهان به عنوان بی توجهی به دستور مقام ارشدتر به مدت نیم ساعت تنبیه(به اصطلاح مانور) شد. این مانورها از قبیل سینه خیز روی زمین و ....، هر چند که برای مقاومت جسمانی دانشجویان مفید بود، اما گاهی تبدیل به تنبیه هایی می شد که دیگر جنبه فواید آن مورد نظر نبود.

تنبیه هاشمی در آن روز از جمله اذیت هایی بود که بیشتر جنبه ی انتقام شخصی داشت. با این وجود پس از تنبیه، هاشمی را با چهره ی متبسم دیدم، او از چنان ایمانی بهره مند بود که این گونه آزار و تنبیهات را به خاطر نماز تحمل می کرد و ارزش آن نماز را بیشتر از نماز در شرایط عادی می دانست.

صحبت ها و تذاکرات دوستانه ی او با همدوره ای ها جنبه اعتقادی و مذهبی داشت و همیشه دیگران را به فرایض و اقامه نماز اول وقت توصیه می کرد. او ضمن آنکه از دانشجویان فعال و با انضباط بود، به شرکت در مجالس و محافل مذهبی نیز رغبت فراوانی داشت. شهید هاشمی همواره از نظم و انضباط دانشکده ی افسری علی رغم سختی هایی که می کشید، به نیکی یاد می کرد.(سرتیپ 2 عباسعلی حاج سلطانی)

تنبیه هاشمی در آن روز از جمله اذیت هایی بود که بیشتر جنبه ی انتقام شخصی داشت. با این وجود پس از تنبیه، هاشمی را با چهره ی متبسم دیدم، او از چنان ایمانی بهره مند بود که این گونه آزار و تنبیهات را به خاطر نماز تحمل می کرد و ارزش آن نماز را بیشتر از نماز در شرایط عادی می دانست

زمرمه های شبانه

سرگرد اسماعیل لشکری :

هنگامی که در سال 1362 به لشکر 88 زاهدان منتقل شدم. در میان کارکنانی که دارای حسن شهرت بودند و از آنها به نیکی نام برده می شد، بیش از همه نام یعقوب احمد بیگی به میان می آمد. بدین سان قبل از آنکه وی را از نزدیک ببینم ، با نام و خصوصیات او آشنا شدم.

تواضع، رفتار برادرانه با کارکنان، مشورت و استفاده از نظریات همکاران، مهربانی و خوش خلقی با سربازان ، قاطعیت در دستورات و اجرای وظایف ، استقبال از خطرها و سختی ها در عملیات ها و اجرای وظایف و داوطلب شدن برای شرکت در مأموریت های رزمی از جمله خصوصیات بارز شهید احمد بیگی بود. با این اوصاف ، بدیهی بود که وی در میان همه ی کارکنان دارای محبوبیت و علاقه ی فراوانی باشد.

لشکر 88 مدتی در مناطق عملیاتی حضور نداشت. به علت حساسیت منطقه ی سیستان و بلوچستان و کنترل مرزهای شرقی کشور، وجود  این لشکر در آن نواحی ضرورت بیشتری داشت. با این وجود در لشکر، گروهی رزمی؛ موسوم به سلمان تشکیل شده بود که همواره مأموریت های رزمی را در مناطق عملیاتی انجام می داد. فرمانده ی این گروه رزمی، سرگرد یعقوب احمد بیگی بود، یکی از عللی که کارکنان برای حضور در این گروه رزمی علاقه ی فراوانی نشان می دادند، وجود فرمانده ای محبوب، عادل و شجاع بود، مسئولیت بعدی شهید احمد بیگی در لشکر 88، معاونت تیپ عملیاتی بود. وی در این مسئولیت نیز تلاش فراوانی از خود نشان می داد و همه روزه طبق برنامه ای که خود تنظیم کرده بود، در خط مقدم جبهه حضور می یافت و از یکان ها بازدید می کرد.

شهید احمد بیگی علاوه بر دقت در مسائل نظامی و تاکنیکی نسبت به انجام فرایض دینی و شرکت در مجالس مختلف مذهبی علاقه ی فراوانی داشت.

شهید احمد بیگی به نماز شب نیز پای بند بود. فرمانده ی تیپ سرهنگ صدری ، می گفت:

وی بعد از نیمه شب برای این که مزاحمتی ایجاد نکند، قرائت قرآن و نماز شب را آهسته به جای می آورد و اعمال نوافل و حرکات خود را به آرامی انجام می داد، بارها هنگامی که من قبل از اذان صبح بیدار می شدم، شاهد زمزمه ها، خواندن نماز و یا قرائت قرآن شهید احمد بیگی بودم.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۰۲
سعید

نظرات  (۷)

۱۹ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۴۶ آفتابگردون
راستی ! « زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست »
خدا قوت ...
۱۹ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۴۵ آفتابگردون
عجیبه ... خیلی زیاد !

آقا امام رضا فرمودن « "هرگز" نماز اول وقت را به تاخیر میندازید»
هرجا سراغی از سیر و سلوک می گیرم و شهادت صحبت از نماز اول وقته ...
چه رمزیه تو این نماز اول وقت که مرحوم قاضی گفتن هر کس نمازهای واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند ؟
۱۳ بهمن ۸۹ ، ۱۰:۴۱ زائر باران
سلام
این روزا حال و هوای عجیبی تو دانشگا ها بر پاست...ثبت نام راهیان نور داره شروع میشه...
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد...
ان شاالله ما هم جزو منتخبین باشیم...
درس خوبی بود ...نماز اول وقت...

یا علی
نماز اول وقت انسان را به مقام قرب الهی می رساند ...

و من الله توفیق
۰۹ بهمن ۸۹ ، ۰۸:۲۶ پرستو مهاجر
زیبا بود
به روزم و منتظر حضور شما........
۰۶ بهمن ۸۹ ، ۰۳:۰۱ مجنون کربلا
سلام و خدا قوت
اول واجبات و بعد مستحبات و بعدش خدا......

من که ادعامه میگم واحسرتا جامونده ام از شهدا...ولی نماز اول وقت....
التماس دعا
۰۴ بهمن ۸۹ ، ۲۰:۲۶ علیرضا منتظری
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید

با عرض سلام

فرا رسیدن اربعین شهادت امام حسین (ع) بر شما تسلیت باد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی