قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
چهارشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۳۱ ق.ظ

سوغات ما از سرزمین ملائک

سوغات ما از سرزمین ملائک

نگاهی به سه مرحله سفر عرفانی زیارت مناطق جنگی

اگر نیت کرده‌‌ای سالک طریق عشق باشی و قصد قربت نموده‌ای، باید بدانی روزگاری در این مسیر نورانی، بهترین خلایق زمان، اصحاب آخرالزمانی حسین(ع)، برای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی سر از پا نشناخته، گام‌های استوارشان را نهادند و چونان در برابر جنود کفر و نفاق بر ایمانشان پای فشردند که جانان، بی سر و دست و پا به محضر خویش طلبیدشان و آنچه امروز از ایشان باقیمانده طریق نورانی است که دستگیر ما بی‌سروپایان عالم خواهد شد.

 اول: مسیر رفت: آغاز بازگشت!

اگر نیت کرده‌‌ای سالک طریق عشق باشی و قصد قربت نموده‌ای، باید بدانی روزگاری در این مسیر نورانی، بهترین خلایق زمان، اصحاب آخرالزمانی حسین(ع)، برای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی سر از پا نشناخته، گام‌های استوارشان را نهادند و چونان در برابر جنود کفر و نفاق بر ایمانشان پای فشردند که جانان، بی سر و دست و پا به محضر خویش طلبیدشان و آنچه امروز از ایشان باقیمانده طریق نورانی است که دستگیر ما بی‌سروپایان عالم خواهد شد.

راهیان نور

اگر بر این مهم آگاهی، از ابتدای مسیری که قرار است توبه و بازگشت تو به خویشتن حقیقی‌ات باشد، بر گذشته‌ات اندیشه کن و بر رفتارت مواظبت نما، تا مهیای پذیرش نورانیتی شوی که آرزویش را داری!

مسیر رفت، مسیر تفکر و تأمل است، پس باب حکمت پروردگار، سکوت را، برگزین و از زوائد پرهیز کن!

بدان! از جایی که همه چیزش تو را به تن‌پرستی و هوسرانی و ترک آرمان‌ها و ارزش‌ها فرا می‌خواند روی گردانیده‌ای و به منزلگاه توبه‌کنندگان حقیقی و مشهد مجاهدان و سرسپردگان ولایت رهسپار شده‌ای و به‌راستی این کجا و آن کجا؟!

باید آماده شوی تا خود را از چنبره ولایت شیطان برهانی و با انتخاب و تصمیمی جدید، ‌در ظل قبه ولایت الهی منزل گیری، پس به خود سخت بگیر و مدام در کار خود اندیشه کن و اعمال خود را «محاسبه» نما!

آن کارها که نباید می‌کردی و آن تکالیف که باید انجام می‌دادی... تنبلی‌ها، تن پروری‌ها، توجیه‌ها... و آنچه خود بهتر می‌دانی!

 دوم: سرزمین نور، پرواز تا بی‌نهایت!

به آن سرزمین نورانی و خاک مقدس نزدیک‌تر می‌شوی، پس مهیا شو تا لیاقت پذیرش آن نورانیت نصیبت گردد.

اینک رسیده‌ای، پس، فاخلع نعلیک... پای بگذار و دل بسپار!

دل اگر سپردی گوش و چشم و دست و پا و زبانت را دیگرگونه خواهی یافت و آنگاه است که اگر خوب گوش کنی، صدای تپش قلب زمین را خواهی شنید، قلبی که روزی از درک بزرگی نوجوانان و جوانان کوچه‌پس‌کوچه‌های محل زندگی من و تو، به شماره افتاده بود و در پوسته خاکی زمین نمی‌گنجید!

اینجا سرزمین انتخاب و تصمیم است و چه سخت امتحانی است این!

آنگاه که از سرزمین ملائک دل کندی و به سوی شهر و روستای خویش باز می‌گردی، دیگر تردید در تو نیست و گام‌هایت استوار است؛ چرا که تو اینک تصمیماتی جدید داری و انسانی نو گشته‌ای!

میان تمام خوشی‌ها و دوست داشتن‌ها و علایق،‌ و گذشتن و دل‌کندن و قطع وابستگی از آنها ایستاده‌ای و در این زمانه دنیاپرستی به‌راستی اگر جذبه معنوی این سرزمین مقدس نبود، کدامیک را برمی‌گزیدی؟ پس این را خود شکری بس عظیم می‌باید و اینک که به گام‌هایت استواری بخشیده‌اند جبین بر خاک بسای و سپاس گو آن‌که را شایسته آن است!

چه سرزمین مهربانی و چه زیبا مهمان ‌نوازانی! اینک به رفتارت بنگر! آرام گشته‌ای و دل به چیزی خوش نداری! راحت می‌گذری و آسوده چشم می‌بندی، با همه مهربان شده‌ای، نگاهت پر معناست، سخنت پر گوهر و زبانت شیرین.... و این لطافت نورانی، اوج انسانیت است؛ پس بر حفظش تلاش کن که گوهری است نا یافتنی و سوغات توست از این منزل!

حال بهتر از همیشه، بازگشت حقیقی و اوج رحمانی زمینی را درک می‌کنی و باز بر اوج غبطه می‌خوری و چون طفلی نوپا مهیای حرکت دیگر گشته‌ای!

میان سرزمین انتخاب و تصمیم، در «مشارطه» با خود تصمیم‌های جدی و جدید بگیر و بر آنها استوار بمان!

 سوم: مسیر برگشت: آغاز حرکت!

آنگاه که از سرزمین ملائک دل کندی و به سوی شهر و روستای خویش باز می‌گردی، دیگر تردید در تو نیست و گام‌هایت استوار است؛ چرا که تو اینک تصمیماتی جدید داری و انسانی نو گشته‌ای!

آنجا تو خالی نشدی، بلکه پر شدی از اراده،‌ معرفت، انسانیت، معنویت و...! و حال تو را رسالتی است زینب‌گونه تا خطی را که حسینیان زمانت دنبال کرده‌اند، ادامه دهی! به خود بنگر! آیا مهیای ادای این رسالت هستی؟!

آیا از هواها و خواسته‌هایت چنان گذشته‌ای که در راه عقاید و مبارزه انسانی خویش آنان را مانع ایثار و حرکتت نیابی؟!

حق‌طلبی و نپذیرفتن ذلت باطنی و ظاهری، آن درس بزرگی است که تو از مردان این دیار نور آموخته‌ای و سنگینی رساندن این پیام و انجام تکالیف انسانی آن اینک بر دوش توست!

اما اگر بخواهی در این مسیر تنها نیز نیستی. محفل گرم مؤمنان امیدبخش سختی‌ها و سجاده راز و نیاز آرامش‌بخش غم‌های تو خواهد بود تا رفتارت نه چون دنیازدگان، بلکه آن‌گونه باشد که در دیار نور چشیدی و لذت بردی، پس مدام حالاتت را بررسی و مقایسه کن!

عهدهایی که بسته‌ای را به یاد بیاور تا سختی‌ها تو را پشیمان نکند و غفلت‌ها، عنان نفس از کف‌ات بیرون نیاورد و جهاد تو در عرصه علم و فرهنگ و سیاست و... رنگ و بویی چون جهاد برادرانت در آن سرزمین ملکوتی داشته باشد.

... و بدان که اگر بر رفتارت «مراقبه» نکنی، بار دیگر شیطان تو را سست خواهد کرد؛ پس جانانه پای در اجتماعی بگذار که برای آن پیام‌آور نورانیت و معنویت گشته‌ای و برای برپایی حق و عدالت در آن تلاش می‌کنی! و نیز بدان که خدای شهدای دیروز همراه مجاهدان امروز نیز هست.



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

سوغات ما از سرزمین ملائک

چهارشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۳۱ ق.ظ

سوغات ما از سرزمین ملائک

نگاهی به سه مرحله سفر عرفانی زیارت مناطق جنگی

اگر نیت کرده‌‌ای سالک طریق عشق باشی و قصد قربت نموده‌ای، باید بدانی روزگاری در این مسیر نورانی، بهترین خلایق زمان، اصحاب آخرالزمانی حسین(ع)، برای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی سر از پا نشناخته، گام‌های استوارشان را نهادند و چونان در برابر جنود کفر و نفاق بر ایمانشان پای فشردند که جانان، بی سر و دست و پا به محضر خویش طلبیدشان و آنچه امروز از ایشان باقیمانده طریق نورانی است که دستگیر ما بی‌سروپایان عالم خواهد شد.

 اول: مسیر رفت: آغاز بازگشت!

اگر نیت کرده‌‌ای سالک طریق عشق باشی و قصد قربت نموده‌ای، باید بدانی روزگاری در این مسیر نورانی، بهترین خلایق زمان، اصحاب آخرالزمانی حسین(ع)، برای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی سر از پا نشناخته، گام‌های استوارشان را نهادند و چونان در برابر جنود کفر و نفاق بر ایمانشان پای فشردند که جانان، بی سر و دست و پا به محضر خویش طلبیدشان و آنچه امروز از ایشان باقیمانده طریق نورانی است که دستگیر ما بی‌سروپایان عالم خواهد شد.

راهیان نور

اگر بر این مهم آگاهی، از ابتدای مسیری که قرار است توبه و بازگشت تو به خویشتن حقیقی‌ات باشد، بر گذشته‌ات اندیشه کن و بر رفتارت مواظبت نما، تا مهیای پذیرش نورانیتی شوی که آرزویش را داری!

مسیر رفت، مسیر تفکر و تأمل است، پس باب حکمت پروردگار، سکوت را، برگزین و از زوائد پرهیز کن!

بدان! از جایی که همه چیزش تو را به تن‌پرستی و هوسرانی و ترک آرمان‌ها و ارزش‌ها فرا می‌خواند روی گردانیده‌ای و به منزلگاه توبه‌کنندگان حقیقی و مشهد مجاهدان و سرسپردگان ولایت رهسپار شده‌ای و به‌راستی این کجا و آن کجا؟!

باید آماده شوی تا خود را از چنبره ولایت شیطان برهانی و با انتخاب و تصمیمی جدید، ‌در ظل قبه ولایت الهی منزل گیری، پس به خود سخت بگیر و مدام در کار خود اندیشه کن و اعمال خود را «محاسبه» نما!

آن کارها که نباید می‌کردی و آن تکالیف که باید انجام می‌دادی... تنبلی‌ها، تن پروری‌ها، توجیه‌ها... و آنچه خود بهتر می‌دانی!

 دوم: سرزمین نور، پرواز تا بی‌نهایت!

به آن سرزمین نورانی و خاک مقدس نزدیک‌تر می‌شوی، پس مهیا شو تا لیاقت پذیرش آن نورانیت نصیبت گردد.

اینک رسیده‌ای، پس، فاخلع نعلیک... پای بگذار و دل بسپار!

دل اگر سپردی گوش و چشم و دست و پا و زبانت را دیگرگونه خواهی یافت و آنگاه است که اگر خوب گوش کنی، صدای تپش قلب زمین را خواهی شنید، قلبی که روزی از درک بزرگی نوجوانان و جوانان کوچه‌پس‌کوچه‌های محل زندگی من و تو، به شماره افتاده بود و در پوسته خاکی زمین نمی‌گنجید!

اینجا سرزمین انتخاب و تصمیم است و چه سخت امتحانی است این!

آنگاه که از سرزمین ملائک دل کندی و به سوی شهر و روستای خویش باز می‌گردی، دیگر تردید در تو نیست و گام‌هایت استوار است؛ چرا که تو اینک تصمیماتی جدید داری و انسانی نو گشته‌ای!

میان تمام خوشی‌ها و دوست داشتن‌ها و علایق،‌ و گذشتن و دل‌کندن و قطع وابستگی از آنها ایستاده‌ای و در این زمانه دنیاپرستی به‌راستی اگر جذبه معنوی این سرزمین مقدس نبود، کدامیک را برمی‌گزیدی؟ پس این را خود شکری بس عظیم می‌باید و اینک که به گام‌هایت استواری بخشیده‌اند جبین بر خاک بسای و سپاس گو آن‌که را شایسته آن است!

چه سرزمین مهربانی و چه زیبا مهمان ‌نوازانی! اینک به رفتارت بنگر! آرام گشته‌ای و دل به چیزی خوش نداری! راحت می‌گذری و آسوده چشم می‌بندی، با همه مهربان شده‌ای، نگاهت پر معناست، سخنت پر گوهر و زبانت شیرین.... و این لطافت نورانی، اوج انسانیت است؛ پس بر حفظش تلاش کن که گوهری است نا یافتنی و سوغات توست از این منزل!

حال بهتر از همیشه، بازگشت حقیقی و اوج رحمانی زمینی را درک می‌کنی و باز بر اوج غبطه می‌خوری و چون طفلی نوپا مهیای حرکت دیگر گشته‌ای!

میان سرزمین انتخاب و تصمیم، در «مشارطه» با خود تصمیم‌های جدی و جدید بگیر و بر آنها استوار بمان!

 سوم: مسیر برگشت: آغاز حرکت!

آنگاه که از سرزمین ملائک دل کندی و به سوی شهر و روستای خویش باز می‌گردی، دیگر تردید در تو نیست و گام‌هایت استوار است؛ چرا که تو اینک تصمیماتی جدید داری و انسانی نو گشته‌ای!

آنجا تو خالی نشدی، بلکه پر شدی از اراده،‌ معرفت، انسانیت، معنویت و...! و حال تو را رسالتی است زینب‌گونه تا خطی را که حسینیان زمانت دنبال کرده‌اند، ادامه دهی! به خود بنگر! آیا مهیای ادای این رسالت هستی؟!

آیا از هواها و خواسته‌هایت چنان گذشته‌ای که در راه عقاید و مبارزه انسانی خویش آنان را مانع ایثار و حرکتت نیابی؟!

حق‌طلبی و نپذیرفتن ذلت باطنی و ظاهری، آن درس بزرگی است که تو از مردان این دیار نور آموخته‌ای و سنگینی رساندن این پیام و انجام تکالیف انسانی آن اینک بر دوش توست!

اما اگر بخواهی در این مسیر تنها نیز نیستی. محفل گرم مؤمنان امیدبخش سختی‌ها و سجاده راز و نیاز آرامش‌بخش غم‌های تو خواهد بود تا رفتارت نه چون دنیازدگان، بلکه آن‌گونه باشد که در دیار نور چشیدی و لذت بردی، پس مدام حالاتت را بررسی و مقایسه کن!

عهدهایی که بسته‌ای را به یاد بیاور تا سختی‌ها تو را پشیمان نکند و غفلت‌ها، عنان نفس از کف‌ات بیرون نیاورد و جهاد تو در عرصه علم و فرهنگ و سیاست و... رنگ و بویی چون جهاد برادرانت در آن سرزمین ملکوتی داشته باشد.

... و بدان که اگر بر رفتارت «مراقبه» نکنی، بار دیگر شیطان تو را سست خواهد کرد؛ پس جانانه پای در اجتماعی بگذار که برای آن پیام‌آور نورانیت و معنویت گشته‌ای و برای برپایی حق و عدالت در آن تلاش می‌کنی! و نیز بدان که خدای شهدای دیروز همراه مجاهدان امروز نیز هست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۱/۱۷
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی