قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
دوشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۰، ۱۲:۴۰ ب.ظ

زینب های زمان

شهیدی بعداز 26سال در آغوش مادر


"شهید جلال رییسی" که در سال 1364 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد، پس از 26 سال دو باره به آغوش مادر باز گشت.


شهیدی بعداز 26سال در آغوش مادر

مادر این شهید که اکنون 80 سال سن دارد و از دوری فرزند، قامت نحیفش خمیده، چند روزی است که آغوش گرم مادرانه خود را پذیرای پیکر بی جان فرزندش "جلال" کرده است.

مادر شهید رییسی پس از 26 سال فراق فرزند، این روزها با دردانه خود به خلوت نشسته و با صدایی آهسته و شکسته، لالایی بغض آلودی را در وجود دلبندش نجوا می کند.

"هی بخواب جانم، بخواب رودکم" اینها نجواهای مادری است که سال ها در حنجره بغض آلودش نهفته بود.

امروز که مادر، فرزندش را در آغوش گرم خود فشرده، احساس غریبی نداشت. اما سخت می نالید و اشک می ریخت.

 آخر بعد از این همه سال فردا بار دیگر پسر نیامده، مادر را با دنیایی پر از حسرت تنها می گذارد و به آغوش خاک باز می گردد.

آری اینجا بود که اشک همه درآمد و هق هق بستگان و میهمانان این ضیافت مادر و فرزند، در ناله های مادری رنجور گم شد.

کمی آن طرفتر یک نفر زانوی غم را بر کشید. آری او نیز یادگاری از دوران خاطرات قمقمه و کوله پشتی بود که با خود زیر لب چنین نجوا می کرد:

باز دیشب دل هوای یار کرد

 

 

آرزوی حجله سومارکرد

خواب دیدم سجده را بر مهردشت

 

 

فتح فاو وساقی والفجر ۸

باز محورهای بوکان زنده شد

 

 

برف وسرمای مریوان زنده شد

از دوکوهه تا بلندای سهیل

 

 

برنمی خیزد مناجات کمیل

یاد کرخه رفت و رنج ماند

 

 

قلب من در کربلای پنج اند

کاش تا اوج سحر پر می زدم

 

 

باردیگرسر به سنگر میزدم

این دل نوشته ها لحظه های ماندگاری است که خبرنگار ایرنا در آخرین روز وداع مادری با پیکر پاک فرزند شهیدش و از تبار روزهای عشق و ایثار به تصویر کشیده بود.

به گزارش ایرنا، شهید سرباز وظیفه "جلال رییسی" در سال 64 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پس از 26 سال بار دیگر پیکر مطهر او به زادگاهش شهرستان جیرفت باز گشت.

پیکر شهید جلال رییسی سه شنبه در شهرستان جیرفت تشییع و به خاک سپرده شد.



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

زینب های زمان

دوشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۰، ۱۲:۴۰ ب.ظ

شهیدی بعداز 26سال در آغوش مادر


"شهید جلال رییسی" که در سال 1364 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد، پس از 26 سال دو باره به آغوش مادر باز گشت.


شهیدی بعداز 26سال در آغوش مادر

مادر این شهید که اکنون 80 سال سن دارد و از دوری فرزند، قامت نحیفش خمیده، چند روزی است که آغوش گرم مادرانه خود را پذیرای پیکر بی جان فرزندش "جلال" کرده است.

مادر شهید رییسی پس از 26 سال فراق فرزند، این روزها با دردانه خود به خلوت نشسته و با صدایی آهسته و شکسته، لالایی بغض آلودی را در وجود دلبندش نجوا می کند.

"هی بخواب جانم، بخواب رودکم" اینها نجواهای مادری است که سال ها در حنجره بغض آلودش نهفته بود.

امروز که مادر، فرزندش را در آغوش گرم خود فشرده، احساس غریبی نداشت. اما سخت می نالید و اشک می ریخت.

 آخر بعد از این همه سال فردا بار دیگر پسر نیامده، مادر را با دنیایی پر از حسرت تنها می گذارد و به آغوش خاک باز می گردد.

آری اینجا بود که اشک همه درآمد و هق هق بستگان و میهمانان این ضیافت مادر و فرزند، در ناله های مادری رنجور گم شد.

کمی آن طرفتر یک نفر زانوی غم را بر کشید. آری او نیز یادگاری از دوران خاطرات قمقمه و کوله پشتی بود که با خود زیر لب چنین نجوا می کرد:

باز دیشب دل هوای یار کرد

 

 

آرزوی حجله سومارکرد

خواب دیدم سجده را بر مهردشت

 

 

فتح فاو وساقی والفجر ۸

باز محورهای بوکان زنده شد

 

 

برف وسرمای مریوان زنده شد

از دوکوهه تا بلندای سهیل

 

 

برنمی خیزد مناجات کمیل

یاد کرخه رفت و رنج ماند

 

 

قلب من در کربلای پنج اند

کاش تا اوج سحر پر می زدم

 

 

باردیگرسر به سنگر میزدم

این دل نوشته ها لحظه های ماندگاری است که خبرنگار ایرنا در آخرین روز وداع مادری با پیکر پاک فرزند شهیدش و از تبار روزهای عشق و ایثار به تصویر کشیده بود.

به گزارش ایرنا، شهید سرباز وظیفه "جلال رییسی" در سال 64 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پس از 26 سال بار دیگر پیکر مطهر او به زادگاهش شهرستان جیرفت باز گشت.

پیکر شهید جلال رییسی سه شنبه در شهرستان جیرفت تشییع و به خاک سپرده شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۷/۱۱
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی