قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۰، ۱۲:۳۱ ب.ظ

فرهنگ لغات جبهه

کتلت از نوع جبهه ای!


در میان رزمندگان طی 8 سال دفاع مقدس کم نبودند افرادی  که در عین سختی در برابر دشمن با برادران ایمانی خود با رحم و عطوفت برخورد داشتند و مصداق این آیه ی شریفه شدند که "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" . و در واقع نشاط و شادابی را به واسطه ایمانشان در دل داشتند . نمونه بارز این شادی درونی، جملات زیبا و طنزآمیزی است که صدالبته
حکمت آموز هستند.

خاطرا ت رزمندگان

در میان رزمندگان طی 8 سال دفاع مقدس کم نبودند افرادی  که در عین سختی در برابر دشمن با برادران ایمانی خود با رحم و عطوفت برخورد داشتند و مصداق این آیه ی شریفه شدند که "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" . و در واقع نشاط و شادابی را به واسطه ایمانشان در دل داشتند . نمونه بارز این شادی درونی، جملات زیبا و طنزآمیزی است که صدالبته حکمت آموز هستند.

گزیده ای از این جملات زیبا را با یاد آن روزها با هم مرور می کنیم.

آتش خاموش کن : آتش قبضه های خودی، وقتی نیروهای دشمن به شدت مواضع ما راکوبیدند، با پرتاب اولین گلوله های ایران ناگهان توپ خانه شان از حملات خود می کاست و چون اصولا آتش ریختن را عراقی ها شروع می کردند نیروهای خودی «آتش خاموش کن»می شدند.

آجر پلاستیکی : کتلت از نوع جبهه ای آن، غذایی سخت و سفت و خفه کننده،همان خوراکی که وقتی کسی در خوردن آن به زحمت می افتاد به او می گفتند "سمبه بدهم؟با آفتابه آب بیاورم؟"

آچار فرانسه : مسئول تدارکات یگان، کسی که همه کار از او بر می آمد و به امور مختلف مسلط بود.

آچار همه کاره: چفیه، پارچه ای که از آن به جای سفره، لنگ حمام، تور ماهی گیری، حوله، باند زخم و امثال آن استفاده می کردند.

آخ جون مرخصی : جراحت ناشی از ترکش کوچک که به مرخصی و رفتن به عقب منجر می شد.

کنایه است از اهل مبارزه و مقاومت نبودن!

آخرین صراط : نقطه اوج درگیری، خط پایان، محل شهادت، موضعی خطرناک و مرگ آفرین.

آدم خفه کن: چلو مرغ، غذای شب عملیات، کنایه از شهادت است که طبعا بعد از شام آخر
احیانا محقق می شود.

آخرین نامه: وصیّتنامه

آخرین هشدار: تیر مستقیم تانک، نشانه ای از جدی بودن جنگ و نزدیک بودن دشمن.

آدامس شیک (کد رمز): التماس دعای مخصوص، سفارشی، شبانه، یواشکی و کامل(کوتاه شده کلمات)

آدم خفه کن: چلو مرغ، غذای شب عملیات، کنایه از شهادت است که طبعا بعد از شام آخر احیانا محقق می شود.

آدم کُش گردان: امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی و خطوط مقدم.

آدیداس بسیجی: کفش کتانی راحت نسبت به پوتین ساق دار با بند بلند بدون زیپ.

آر.پی.جی.به برجک زدن:مرخصی گرفتن از فرماندهی در شرایط آماده باش عمومی و حساس جنگ.

آر.پی.جی.زن.سفره: فردی که لقمه های بزرگ می گرفت و غذا را نجویده می بلعید.

آسایشگاه سالمندان: تدارکات گردان و لشگر،اشاره ای است به مسئولان تدارکات واحدها که معمولا از بین رزمندگان مسن انتخاب می شدند.

آش خور های حضرت مهدی(عج): نیروهای رزمنده، بسیجیان.

آهنگران گردان: نیروی خوش صدا.



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

فرهنگ لغات جبهه

يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۰، ۱۲:۳۱ ب.ظ

کتلت از نوع جبهه ای!


در میان رزمندگان طی 8 سال دفاع مقدس کم نبودند افرادی  که در عین سختی در برابر دشمن با برادران ایمانی خود با رحم و عطوفت برخورد داشتند و مصداق این آیه ی شریفه شدند که "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" . و در واقع نشاط و شادابی را به واسطه ایمانشان در دل داشتند . نمونه بارز این شادی درونی، جملات زیبا و طنزآمیزی است که صدالبته
حکمت آموز هستند.

خاطرا ت رزمندگان

در میان رزمندگان طی 8 سال دفاع مقدس کم نبودند افرادی  که در عین سختی در برابر دشمن با برادران ایمانی خود با رحم و عطوفت برخورد داشتند و مصداق این آیه ی شریفه شدند که "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" . و در واقع نشاط و شادابی را به واسطه ایمانشان در دل داشتند . نمونه بارز این شادی درونی، جملات زیبا و طنزآمیزی است که صدالبته حکمت آموز هستند.

گزیده ای از این جملات زیبا را با یاد آن روزها با هم مرور می کنیم.

آتش خاموش کن : آتش قبضه های خودی، وقتی نیروهای دشمن به شدت مواضع ما راکوبیدند، با پرتاب اولین گلوله های ایران ناگهان توپ خانه شان از حملات خود می کاست و چون اصولا آتش ریختن را عراقی ها شروع می کردند نیروهای خودی «آتش خاموش کن»می شدند.

آجر پلاستیکی : کتلت از نوع جبهه ای آن، غذایی سخت و سفت و خفه کننده،همان خوراکی که وقتی کسی در خوردن آن به زحمت می افتاد به او می گفتند "سمبه بدهم؟با آفتابه آب بیاورم؟"

آچار فرانسه : مسئول تدارکات یگان، کسی که همه کار از او بر می آمد و به امور مختلف مسلط بود.

آچار همه کاره: چفیه، پارچه ای که از آن به جای سفره، لنگ حمام، تور ماهی گیری، حوله، باند زخم و امثال آن استفاده می کردند.

آخ جون مرخصی : جراحت ناشی از ترکش کوچک که به مرخصی و رفتن به عقب منجر می شد.

کنایه است از اهل مبارزه و مقاومت نبودن!

آخرین صراط : نقطه اوج درگیری، خط پایان، محل شهادت، موضعی خطرناک و مرگ آفرین.

آدم خفه کن: چلو مرغ، غذای شب عملیات، کنایه از شهادت است که طبعا بعد از شام آخر
احیانا محقق می شود.

آخرین نامه: وصیّتنامه

آخرین هشدار: تیر مستقیم تانک، نشانه ای از جدی بودن جنگ و نزدیک بودن دشمن.

آدامس شیک (کد رمز): التماس دعای مخصوص، سفارشی، شبانه، یواشکی و کامل(کوتاه شده کلمات)

آدم خفه کن: چلو مرغ، غذای شب عملیات، کنایه از شهادت است که طبعا بعد از شام آخر احیانا محقق می شود.

آدم کُش گردان: امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی و خطوط مقدم.

آدیداس بسیجی: کفش کتانی راحت نسبت به پوتین ساق دار با بند بلند بدون زیپ.

آر.پی.جی.به برجک زدن:مرخصی گرفتن از فرماندهی در شرایط آماده باش عمومی و حساس جنگ.

آر.پی.جی.زن.سفره: فردی که لقمه های بزرگ می گرفت و غذا را نجویده می بلعید.

آسایشگاه سالمندان: تدارکات گردان و لشگر،اشاره ای است به مسئولان تدارکات واحدها که معمولا از بین رزمندگان مسن انتخاب می شدند.

آش خور های حضرت مهدی(عج): نیروهای رزمنده، بسیجیان.

آهنگران گردان: نیروی خوش صدا.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۷/۲۴
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی