قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
سه شنبه, ۶ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۵۱ ب.ظ

از این دو نفر نخواهم گذشت!

از این دو نفر نخواهم گذشت!

وصیت نامه یک شهید:از این دو نفر نخواهم گذشت!


 این متن وصیتنامه من علی رضا محمدی می باشد که در تاریخ 3/11/64 دارم می نویسم. به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت


وصیت شهید

 علی رضا محمدی اشرف آبادی، به تاریخ 15 خرداد 1343 ، مصادف با اولین سالگرد آغاز نهضت حضرت روح الله ، در تهران متولد شد و در 22 فروردین 1365 ، در منطقه عملیاتی فاو ، پنجه بر ایوان عرش گرفت و بر سر سفره ی سیدالشهدا (صلوات الله علیه)  نشست. آن چه خواهید خواند تنها وصیت نامه به جا مانده از این بسیجیِ شهید است:

بسم الله الرحمن الرحیم

  ولا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

به نام حق و به نام شمشیر حقی که با لبه تیز خود بر گردن ستمگران و ظالمان فرود می آید و از نعمت هستی ساقتشان می سازد.

بالله می ترسم آن طوری که غلام بایستی در مقابل اربابش ادای وظیفه کند نکرده باشم که نکرده ام و حق غلامی را ادا نکرده ام .

ترسم از آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهم نتوانم سبک شوم و به سویت پرواز کنم و از زمره کسانی باشم که از یاد تو و آیات تو غافل نیستند.

بالله از آن واهمه دارم که نکند که در مقابل دشمن بترسم و پاهایم بلرزد و جزء سربازان تو قرار نگیرم


به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت .اول کسی که بگوید این جوانان نمی دانند برای چه به جبهه می روند و دوم کسی که به رهبریت این جوانان و این ملت توهینی بکند و در روز جزا از آنها شاکی خواهم بود

اللهم اجعلنی من عبدک هم الغالبون.

معبود من! چطور می توانم زنده باشم و نفس بکشم در حالی که دوستانم پر کشیده اند و بسوی تو آمده اند و آن ها را خوانده ای (محمد ماکی،  کاظم کاوه و بقیه دوستان شهید)؟

 خدایا ! بار پروردگار من! رفیق نیمه راه شده ام. آیا آن ها [...]که مسلما من، چون خودت فرمودی «کل نفس ذائقة الموت»

خدایا ! چه خوب رضایتت را دیدم که در جبهه حق علیه باطل بیایم و اگر رضای تو در شهید شدنم است و اگر رضای تو در ماندنم است مرا نگهدار و متوجه ام باش.

علی رضا محمدی اشرف آبادی

این متن وصیتنامه من علی رضا محمدی می باشد که در تاریخ 3/ 11/64 دارم می نویسم:

نمی دانم که چه بگویم، چرا که گفتنی ها را گفتند و نوشتند و رفتند. به هر حال پدر و مادر عزیز! امیدوارم که مرا حلال کنید و از خواهرها و برادرم می خواهم  که زیاد ناراحتی نکنند، همینطور از پدر و مادرم،  چرا که ناله و زاری شما، فقط دشمنان را شاد می کند محمد جان! امانتی نظام را فراموش مکن و در صورت امکان تمام نمازها و روزه هایم را برایم ادا کنید چرا که می ترسم هیچ یک از نمازها و روزهایم قبول نشده باشد.

 سخنی هم با دوستانم دارم ، البته کوچکتر از آنم که بخواهم نصیحتی به شما بکنم ولی از شما می خواهم که با یکدیگر مهربان باشید و در مورد مسائل کوچک اختلاف پیش نیاورید. امام عزیز را فراموش نکنید و نکند از بی توجهی اهل کوفه بشوید.

 دیگر حرفی ندارم، فقط از همه شما می خواهم مرا حلال کنید و برای من دعا کنید چرا که به خدا قسم نیاز شدیدی به دعاهای شما دارم.

 به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت

اول کسی که بگوید این جوانان نمی دانند برای چه به جبهه می روند

و دوم کسی که به رهبریت این جوانان و این ملت توهینی بکند و در روز جزا از آنها شاکی خواهم بود .

والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته

علیرضا محمدی



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

از این دو نفر نخواهم گذشت!

سه شنبه, ۶ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۵۱ ب.ظ

از این دو نفر نخواهم گذشت!

وصیت نامه یک شهید:از این دو نفر نخواهم گذشت!


 این متن وصیتنامه من علی رضا محمدی می باشد که در تاریخ 3/11/64 دارم می نویسم. به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت


وصیت شهید

 علی رضا محمدی اشرف آبادی، به تاریخ 15 خرداد 1343 ، مصادف با اولین سالگرد آغاز نهضت حضرت روح الله ، در تهران متولد شد و در 22 فروردین 1365 ، در منطقه عملیاتی فاو ، پنجه بر ایوان عرش گرفت و بر سر سفره ی سیدالشهدا (صلوات الله علیه)  نشست. آن چه خواهید خواند تنها وصیت نامه به جا مانده از این بسیجیِ شهید است:

بسم الله الرحمن الرحیم

  ولا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

به نام حق و به نام شمشیر حقی که با لبه تیز خود بر گردن ستمگران و ظالمان فرود می آید و از نعمت هستی ساقتشان می سازد.

بالله می ترسم آن طوری که غلام بایستی در مقابل اربابش ادای وظیفه کند نکرده باشم که نکرده ام و حق غلامی را ادا نکرده ام .

ترسم از آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهم نتوانم سبک شوم و به سویت پرواز کنم و از زمره کسانی باشم که از یاد تو و آیات تو غافل نیستند.

بالله از آن واهمه دارم که نکند که در مقابل دشمن بترسم و پاهایم بلرزد و جزء سربازان تو قرار نگیرم


به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت .اول کسی که بگوید این جوانان نمی دانند برای چه به جبهه می روند و دوم کسی که به رهبریت این جوانان و این ملت توهینی بکند و در روز جزا از آنها شاکی خواهم بود

اللهم اجعلنی من عبدک هم الغالبون.

معبود من! چطور می توانم زنده باشم و نفس بکشم در حالی که دوستانم پر کشیده اند و بسوی تو آمده اند و آن ها را خوانده ای (محمد ماکی،  کاظم کاوه و بقیه دوستان شهید)؟

 خدایا ! بار پروردگار من! رفیق نیمه راه شده ام. آیا آن ها [...]که مسلما من، چون خودت فرمودی «کل نفس ذائقة الموت»

خدایا ! چه خوب رضایتت را دیدم که در جبهه حق علیه باطل بیایم و اگر رضای تو در شهید شدنم است و اگر رضای تو در ماندنم است مرا نگهدار و متوجه ام باش.

علی رضا محمدی اشرف آبادی

این متن وصیتنامه من علی رضا محمدی می باشد که در تاریخ 3/ 11/64 دارم می نویسم:

نمی دانم که چه بگویم، چرا که گفتنی ها را گفتند و نوشتند و رفتند. به هر حال پدر و مادر عزیز! امیدوارم که مرا حلال کنید و از خواهرها و برادرم می خواهم  که زیاد ناراحتی نکنند، همینطور از پدر و مادرم،  چرا که ناله و زاری شما، فقط دشمنان را شاد می کند محمد جان! امانتی نظام را فراموش مکن و در صورت امکان تمام نمازها و روزه هایم را برایم ادا کنید چرا که می ترسم هیچ یک از نمازها و روزهایم قبول نشده باشد.

 سخنی هم با دوستانم دارم ، البته کوچکتر از آنم که بخواهم نصیحتی به شما بکنم ولی از شما می خواهم که با یکدیگر مهربان باشید و در مورد مسائل کوچک اختلاف پیش نیاورید. امام عزیز را فراموش نکنید و نکند از بی توجهی اهل کوفه بشوید.

 دیگر حرفی ندارم، فقط از همه شما می خواهم مرا حلال کنید و برای من دعا کنید چرا که به خدا قسم نیاز شدیدی به دعاهای شما دارم.

 به همه بگویید، من هم در حق خودم از دو نفر نخواهم گذشت

اول کسی که بگوید این جوانان نمی دانند برای چه به جبهه می روند

و دوم کسی که به رهبریت این جوانان و این ملت توهینی بکند و در روز جزا از آنها شاکی خواهم بود .

والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته

علیرضا محمدی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۰۶
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی