ماه عسل گل کاشت، دست مریزاد و خداقوت
ماه عسل گل کاشت
مراسم استقبال از مادر شهید «ایرج خرم جاه» با حضور کاروانی متشکل از 300 نفر از اعضا و اقوام خانواده شهید ایرج خرم جاه، مسۆولان سپاه استان البرز، خانواده جعفر زمردیان (کسی که شهید ایرج خرم جاه به نام او دفن شده بود اما بعد از جنگ به عنوان آزاده به کشورمان بازگشت) و جمع بسیاری از مردم شهر همدان در فرودگاه و گلزار شهدای این شهر برگزار شد. |

مراسم استقبال از مادر شهید ایرج خرم جاه در فرودگاه استان همدان برگزار شد. در این مراسم که مادر شهید ایرج خرم جاه بنا به وصیت فرزندش چادر سفید بر سر داشت در
وی همچنین در جوار مزار فرزندش گفت: اصلا فکر نمیکردم که روزی پس از گذشت 27 سال از شهادت فرزندم بتوانم مزار او را به آغوش بکشم. از اینکه مردم همدان در این جشن که برای من مانند مراسم دامادی و عروسی فرزندم به حساب میآید حضور دارند بسیار خوشحالم و باید به همه همدانیها تبریک بگویم.
باید رسانهای شود تا ما پیگیری کنیم
برنامه «ماه عسل» روز 28 تیرماه گذشته تصویر پیکر نوجوان شهیدی را برای چند بار پخش کرد که پیکرش سال 1366 در منطقه عملیاتی «کربلای 4» پیدا شده بود اما پیکر این شهید نوجوان به دلیل شباهت بیش از اندازه به «جعفر زمردیان» از رزمندگان گردان تخریب «لشکر 32 انصارالحسین (ع)» استان همدان و به نام وی به خاک سپرده شده بود.
در بخشهایی از این برنامه که میزبان جعفر زمردیان، مادر، دایی و یکی از برادرانش بود، تصویر نوجوان شهیدی برای چند بار پخش شد تا مخاطبان این برنامه او را شناسایی کنند.
ماه عسل گل کاشت
به دنبال پخش این برنامه، جعفر زمردیان که هماکنون مدیرکلی بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان همدان را بر عهده دارد و سال 1365 و در جریان عملیات «کربلای 4» توسط نیروهای عراقی اسیر شده بود، در گفتوگو با ایسنا گفته بود: به دلیل آنکه شرایط منطقه عملیاتی و شواهد موجود، حاکی از به شهادت رسیدن من بود، به عنوان شهید مفقودالاثر اعلام میشوم تا اینکه سال 66 به دنبال تفحص منطقه یاد شده، پیکر یک نوجوان شهید کاوش میشود. از آنجایی که این شهید از نظر اندام و شکل و قیافه بسیار به من شباهت داشت بعد از شناسایی توسط خانوادهام به جای من به خاک سپرده شده بود.
به دنبال پخش برنامه ماه سرانجام جعفر زمردیان خبر شناسایی هویت شهید ایرج خرمجاه را به صورت اختصاصی در اختیار رسانهها قرار داد.
با آزمایش DNA به قطعیت رسیدیم
در پی تایید هویت شهید گمنام، حسن خسرو آبادی رییس روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: پس از پخش برنامه ماه عسل سه شهید معرفی شدند که با پیگیریهای اولیه مشخص شد دو نفر از آنها با توجه به زمان و مکان شهادت رد شدند و در خصوص ایرج خرمجاه از شهدای «گردان غواصی» حضرت زینب (س) لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به فرماندهی سردار معزز خادم حسینی و جانشینی علیمحمد اسدی، احتمال قوی بود؛ لذا پس از بررسی و آزمایش DNA به قطعیت رسیدیم که پیکر مربوط به وی است.
وی در خصوص پرسش خبرنگار مبنی بر این که بنیاد پس از گذشت 25 سال از آزادی اسرا و زنده بودن آقای زمردیان چرا هیچ اقدامی برای رساندن شهید به خانواده چشم انتظارش انجام نداده است، گفت: باید رسانهای شود تا ما پیگیری کنیم و چون تا کنون اقدامی از سوی شخص و رسانهها انجام نشده بود.
وی در ادامه نسبت به پیشنهاد خبرنگار برای ارائه یک فراخوان جهت شناسایی پیکرهایی که پس از آزادی اسرا یا تفحص گمنام شدهاند اظهار کرد: چنین کاری در حوزه کاری ما نیست.
خانواده شهید بعد از گذشت 27 سال گمشده خود را یافتند و دست بر سنگ مزار او میگذارند. کربلای 4 و 5 و عملیات والفجر 8 بیشترین شهدا را از ما گرفته است و اتفاقات نادری در این سه عملیات رخ داده است |
شهید ایرج خرم جاه
ایرج خرم جاه در ششم بهمن ماه سال 1351 در روستای سیبستان از توابع شهرستان ساوجبلاغ دیده به جهان گشود. او به عنوان نخستین فرزند خانواده، در فصل زمستان، گرمی بخش محفل خانواده بود. از این رو مورد علاقه خاص والدین و اطرافیانش بود.
پدر ایرج، فردی زحمت کش بود و در کسوت کشاورزی به کاشت جو و گندم اشتغال داشت. وی با حضور در مسجد، نماز جماعت و مجالس روحانیت از معارف دین بهره میبرد. شهید خرم جاه در سن پنج سالگی از نعمت پدر محروم شد. او از زمان کودکی اهل مسجد و منبر بود.
پس از گذراندن دوران کودکی در روستای پلکردان (از محلههای شهر گلسار) به هیئت مذهبی پراچانی های طالقان که سید بودند ملحق شد و بهرههای معنوی برد. ایرج نوجوان فهیمی بود و وضع خانوادهاش را درک میکرد. به همین خاطر سعی داشت خوب درس بخواند تا در تعطیلی تابستان آزاد باشد. تابستانها را با کار در مشاغل مختلف همچون مکانیکی و شیشه بری، کمک خرج زندگی و خانواده بود. با اینکه سن کمی داشت از کار کردن خسته نمیشد.
مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری طی کرد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد. در محافل انس با قرآن کریم شرکت میکرد به نحوی که در منطقه ساوجبلاغ در زمینه قرائت قرآن موفق به کسب مقام شد. با آن که سن کمی داشت اگر کسی درخواست کمک میکرد به یاری او میشتافت.
به مزار شهدا سر بزنید بر سر من بیایید، دوستانم بر مزار من حاضر شوند، مزار من هر جا که بود بایید و یا در آخر به مادرش سفارش کرده که در هر مکانی تمایل داشتید مرا به خاک بسپارید و اکنون دارای دو مزار است |
شلمچه، کربلای ایران شد و ایرج در زمره یاران حسین زمان جاودانه شد. بعد از شهادت ایرج، از تاریخ 25 / 10 / 1365 پیکر مطهر او چندین سال میهمان خاک گلگون شلمچه بود و در این مدت مادر بی قرار و مهربان او چشم انتظار رجعت کبوتر خونین بال خود بود. هرگاه شهید سرافرازی به آغوش وطن بازمی گشت مادر با قلبی شکسته و تنی رنجور به استقبال او میرفت و با زبان مادری سراغ جوان رشید خود را از شهید خفته در تابوت میگرفت.
سالها در پی هم میگذشت و غم مادر از فراق یوسف گم گشته خود بیشتر میشد. دعاها و نذر و نیازهای مادر به ثمر نشست و پس از هشت سال پلاک وی به همراه تکه استخوانی در سال 1373 توسط گروه تفحص پیدا و آرام بخش روح و جان مادر عزیزش گردید و در مزار شهدای شهر گلسار ساوجبلاغ به خاک سپرده شد.
خانواده شهید بعد از گذشت 27 سال گمشده خود را یافتند و دست بر سنگ مزار او میگذارند. کربلای 4 و 5 و عملیات والفجر 8 بیشترین شهدا را از ما گرفته است و اتفاقات نادری در این سه عملیات رخ داده است.
شناسایی هویت این شهید گمنام به خاطر دعاهای مادر شهید است که مستجاب شده و باید از وجود این مادر بزرگوار در همدان استفاده کرد.
به گفته خسرو آبادی، شهید در فرازهایی از وصیت نامه خود قید کرده است:
به مزار شهدا سر بزنید بر سر من بیایید، دوستانم بر مزار من حاضر شوند، مزار من هر جا که بود بایید و یا در آخر به مادرش سفارش کرده که در هر مکانی تمایل داشتید مرا به خاک بسپارید و اکنون دارای دو مزار است.