قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ق.ظ

یادی از طلبه شهید علی خلیلی

بشکست اگر سر من به فدای چشم مستت ...

نیمه ی شعبان سال 1390 بود، ساعت حدود 12 شب یک طلبه جوان همراه با دو نوجوان (بسیار کم سن و سال) به سمت خاک سفید میرفت...

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکرانچشمش به پنج نفر نامرد خورد که داشتند به زور خانمی را سوار ماشین میکردند.

نیاستاد تا فقط نظاره گر  باشد، جلو رفت تا خود جزیی از رشادت های تاریخ شود.

بخاطرِ ناموسِ وطن چاقو خورد، زدند و فرار کردند.

پس از مراجعه به بیست و شش بیمارستان که بخاطر بدحالیش پذیرشش نمیکردند، بالاخره ساعت 5 صبح، بیست و هفتمین بیمارستانی که وجدان داشت پذیرشش کرد.

یکی از ضاربین تنها به 3 سال زندان محکوم و بقیه هم شصت الی هفتاد ضربه شلاق و بعد هم به قید وثیقه آزاد شدند. شهید علی خلیلی رفعت مولایش را پیش گرفت و از ضاربین خود گذشت.

شهید آوینی در نوشته های خود آورده است: «در جمهوری اسلامی همه آزادند جز بچه حزب اللهی ها»

حال اگر مخالف نظام با چنین وضعی کشته شده بود فریاد «وامظلوما» از همه جا بلند می شد و...

 اما علی خلیلی چون طلبه ی بسیجی بود، ظاهرا خونش حلال است.

چه سکوتِ عمیقی! …

سکوتی که شکست

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکران

25 تیرماه سال 90 در حادثه‌ای دردناک در شرق تهران جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت عزاداری، به علت امر به معروف و نهی از منکر با چاقو مورد ضرب و جرح فرد شروری قرار گرفت که پس از 2 سال در اثر جراحات وارده به شهادت رسید.

شب چهارشنبه 12 فروردین ماه بود که طبق معمول برای عرض سلام و ادب خدمت مولا امام زمان رفته بودم که با پلاکاردی روبه رو شدم.

پلاکارد خبراز شکستن سکوت ساله ای می داد که همزمان با شهادت خانم فاطمه زهرا (س) رخ داد.

پاسداشت شهید امر به معروف در مسجد جمکران 

آن شب مراسم گرامی داشت حجت الاسلام علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر همزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) ، با حضور باشکوه مردم نمازگزار در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.

این محفل با حضور با شکوه مسافران نوروزی، خادمان مسجد مقدس جمکران و طلاب و روحانیان برگزار شد. در این محفل سوگواری حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان، تولیت مسجد مقدس جمکران به سخنرانی پرداخت و از مردم خواست به صورت جدی برای ترویج امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند.

وی با اشاره به این که اگر همه جامعه امر به معروف را ترک کنند، همه در برابر پیامدهای آن مسۆولیت مستقیم دارند، گفت: همه مدیران نظام اسلامی در برابر این فریضه الهی مسۆولیت دارند.

طلبه بسیجی شهید علی خلیلی جانباز ناهی از منکر، سوم فروردین ماه جاری بر اثر بیماری طولانی پس از جراحات وارده، دعوت حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نایل شد. وی از مربیان موسسه بهشت تهران بود. 

یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند.

شهید علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر که در جریان درگیری با اشرار دچار سانحه شده بود روز سوم فروردین 1393 بعد از تحمل ماه‌ها درد و بیماری به شهادت رسید.

 نامه‌ای از شهید خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است و او در این نامه نسبت به برخی اظهارات در قبال عملی که انجام داده سخن گفته است.

شهید علی خلیلی بعد از اتفاق آن شب نیمه شعبان که بر اثر پاره شدن شاهرگ گردنش به دلیل اصابت چاقو و ساعت‌ها طول کشیدن بستری شدنش در یک بیمارستان به بستر بیماری افتاد؛ در طول این چند سال با هزینه‌های عجیب درمان مواجه شد به گونه‌ای که خانواده او بخش قابل توجهی از سرمایه، خانه و وسایل زندگی خود را برای درمان او هزینه کردند.

متن کامل نامه شهید

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکران

سلام آقا جان!

امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید، خوبم؛ دوستانم خیلی شلوغش میکنند.

یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند.

آخر شنیده ام که پیامبر (ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.

اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟ مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید…

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت: پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!

آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند

من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.

آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین (ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟

یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟ یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟ رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.

آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.

بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت/
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی



نوشته شده توسط سعید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

رفتم که خار از پا کشم. محمل ز چشمم دور شد. یک لحظه من غافل شدم. صد سال راهم دور شد ....

قــــــاصــــــــــدکـــــــــ

قال الله تبارک وتعالی:
من طلبنی وجدنی، ومن وجدنی عرفنی،و من عرفنی عشقنی، ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیته
قال مولانا امیر المومنین علی (ع): نسال الله منازل الشهدا
مقام معظم رهبری:امروز کار برای شهدا باید در راس امور قرار گیرد.
تمام این دو حدیث گرانبها و فرموده مقام معظم رهبری
حضرت امام خامنه ای روحی فداه کافی است برای اینکه این وبلاگ تشکیل بشه.
عبد من عبید فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)،حقیر الشهدا ،موردانه کش آستان بی کران شهدا ، قبرستان نشین عادات سخیف
سعید
******************
چه دعایی کنمت بهتر از این
که کنار پسر فاطمه (س) هنگام اذان
سحر جمعه ای از این ایام
پشت دیوار بقیع
قامتت قد بکشد
به دورکعت نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده حضرت زهرا (س) بکنی

**************
تلگرام من : https://t.me/Ghasedak1318
اینستاگرام : https://www.instagram.com/daei.saeid1318
https://www.instagram.com/ghasedak__135

بایگانی
نویسندگان

یادی از طلبه شهید علی خلیلی

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ق.ظ
بشکست اگر سر من به فدای چشم مستت ...

نیمه ی شعبان سال 1390 بود، ساعت حدود 12 شب یک طلبه جوان همراه با دو نوجوان (بسیار کم سن و سال) به سمت خاک سفید میرفت...

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکرانچشمش به پنج نفر نامرد خورد که داشتند به زور خانمی را سوار ماشین میکردند.

نیاستاد تا فقط نظاره گر  باشد، جلو رفت تا خود جزیی از رشادت های تاریخ شود.

بخاطرِ ناموسِ وطن چاقو خورد، زدند و فرار کردند.

پس از مراجعه به بیست و شش بیمارستان که بخاطر بدحالیش پذیرشش نمیکردند، بالاخره ساعت 5 صبح، بیست و هفتمین بیمارستانی که وجدان داشت پذیرشش کرد.

یکی از ضاربین تنها به 3 سال زندان محکوم و بقیه هم شصت الی هفتاد ضربه شلاق و بعد هم به قید وثیقه آزاد شدند. شهید علی خلیلی رفعت مولایش را پیش گرفت و از ضاربین خود گذشت.

شهید آوینی در نوشته های خود آورده است: «در جمهوری اسلامی همه آزادند جز بچه حزب اللهی ها»

حال اگر مخالف نظام با چنین وضعی کشته شده بود فریاد «وامظلوما» از همه جا بلند می شد و...

 اما علی خلیلی چون طلبه ی بسیجی بود، ظاهرا خونش حلال است.

چه سکوتِ عمیقی! …

سکوتی که شکست

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکران

25 تیرماه سال 90 در حادثه‌ای دردناک در شرق تهران جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت عزاداری، به علت امر به معروف و نهی از منکر با چاقو مورد ضرب و جرح فرد شروری قرار گرفت که پس از 2 سال در اثر جراحات وارده به شهادت رسید.

شب چهارشنبه 12 فروردین ماه بود که طبق معمول برای عرض سلام و ادب خدمت مولا امام زمان رفته بودم که با پلاکاردی روبه رو شدم.

پلاکارد خبراز شکستن سکوت ساله ای می داد که همزمان با شهادت خانم فاطمه زهرا (س) رخ داد.

پاسداشت شهید امر به معروف در مسجد جمکران 

آن شب مراسم گرامی داشت حجت الاسلام علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر همزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) ، با حضور باشکوه مردم نمازگزار در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.

این محفل با حضور با شکوه مسافران نوروزی، خادمان مسجد مقدس جمکران و طلاب و روحانیان برگزار شد. در این محفل سوگواری حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان، تولیت مسجد مقدس جمکران به سخنرانی پرداخت و از مردم خواست به صورت جدی برای ترویج امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند.

وی با اشاره به این که اگر همه جامعه امر به معروف را ترک کنند، همه در برابر پیامدهای آن مسۆولیت مستقیم دارند، گفت: همه مدیران نظام اسلامی در برابر این فریضه الهی مسۆولیت دارند.

طلبه بسیجی شهید علی خلیلی جانباز ناهی از منکر، سوم فروردین ماه جاری بر اثر بیماری طولانی پس از جراحات وارده، دعوت حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نایل شد. وی از مربیان موسسه بهشت تهران بود. 

یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند.

شهید علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر که در جریان درگیری با اشرار دچار سانحه شده بود روز سوم فروردین 1393 بعد از تحمل ماه‌ها درد و بیماری به شهادت رسید.

 نامه‌ای از شهید خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است و او در این نامه نسبت به برخی اظهارات در قبال عملی که انجام داده سخن گفته است.

شهید علی خلیلی بعد از اتفاق آن شب نیمه شعبان که بر اثر پاره شدن شاهرگ گردنش به دلیل اصابت چاقو و ساعت‌ها طول کشیدن بستری شدنش در یک بیمارستان به بستر بیماری افتاد؛ در طول این چند سال با هزینه‌های عجیب درمان مواجه شد به گونه‌ای که خانواده او بخش قابل توجهی از سرمایه، خانه و وسایل زندگی خود را برای درمان او هزینه کردند.

متن کامل نامه شهید

شکسته شدن یک سکوت عمیق در جمکران

سلام آقا جان!

امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید، خوبم؛ دوستانم خیلی شلوغش میکنند.

یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند.

آخر شنیده ام که پیامبر (ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.

اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟ مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید…

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت: پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!

آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند

من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.

آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین (ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟

یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟ یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟ رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.

آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.

بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت/
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۸
سعید

نظرات  (۲)

۱۹ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۴۹ به یادشهدای گمنام
چه کسی می گوید بهشت همیشه باید سرسبز باشد...

اینجا بهشت خاکی ست...

خاکی خاکی...

مثل چادر مادرمان...
__________________________________

علیک سلام
ممنون
۱۸ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۵۷ به یادشهدای گمنام
اى به طوفان بلا، یار على
همدم آه شرر بار على

مهر و قهرت، سبب ردّ و قبول
فاطمه! روح على! جان رسول

نوکری ماروقبول کن...
سلام معذرت می خوام بابت تاخیر چند روزم
به روزم سر بزنید وحتما بنده رو از نظرات ارزشمندتون بی نصیب نکنید
دعام کنید یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی